
یون جین آه یه زن مجرد سی ساله است. اون به عنوان سرپرست در یک شرکت قهوه کار می کنه.اون آدم بی خیالیه اما از درون احساس تهی بودن می کنه. سئو جون هی برادر کوچیکتر بهترین دوستش سئوکیونگ سانه. بعد از تموم کردن کارش در خارج ازکشور به کره برگشته.برای یون جین آه اگرچه اون فقط یه بچه به نظر می رسید، اما حالا براش آدم متفاوتیه.


لی یون (Lee Dong Wook) ، روباهی نُه دم که قابلیت تبدیل شدن به انسان را دارد و اکنون وارد شهر شده و میان آدم ها زندگی میکند ، این درحالیست که نام جی آه (Jo Bo Ah) کارگردان نترسی است که از حضور این روباه باخبر شده و تلاش میکند تا آن را شکار کند. از طرفی ، لی رانگ (Kim Bum) برادر لی یون مدت هاست که میان انسان ها زندگی میکند اما همیشه احساس تحقیر توسط انسان ها را دارد و با ظاهری خوب به مردم نزدیک شده و بدترین بلاها را بر سرشان می آورد و…

«جانگسو» مأمور تحویل کالا با هائمی دختری که زمانی در محله او زندگی میکرد، روبرو میشود. «هائمی» از «جانگسو» میخواهد وقتی او به آفریقا سفر میکند مراقب گربهاش باشد. «هائمی» از سفر برمیگردد و یک مرد جوان اسرارآمیز به نام «بن» را که در سفر با او آشنا شده است، به «جانگسو» معرفی میکند. یک روز «بن» با «جانگسو» درباره نامعمولترین سرگرمی خود صحبت میکند.