
در سال ۲۰۷۲ وقتی که رئسای تبهکاران می خواهند از شر کسی خلاص شوند، او را به ۳۰ سال قبل در زمان منتقل می کنند، جایی که گروهی از قاتلین حرفه ای معروف به «لوپر» انتظار هدف را می کشند تا او را از بین ببرند. «جو» ( جوزف گوردن لویت ) یک لوپر است که متوجه میشود هدف جدیدش، نسخه میانسال خودش از سال ۲۰۷۲ ( بروس ویلیس ) می باشد...

در سال ۱۸۷۵ در یک دهکده ی کوچک در نیومکزیکوی آمریکا غریبه ای ناشناس که دست بندی عجیب بر دست دارد وارد شهر می شود به همه ی ساکنان دهکده هشدار میدهد که خطری بزرگ آنها را تهدید می کند و آن هم حمله بیگانگان فضایی است.به زودی بیگانگان به دهکده حمله می کنند و حالا این غریبه ی ناشناس تنها امید مردم است.او با کمک کلانتر و گروه از مردان مسلح سعی می کند تا به هر شکل ممکن از محل زندگی خود در برابر تهدید فرازمینی ها مراقبت کنند.نبرد بین گاوچران های غرب وحشی و بیگانگان فضایی و …

مکس پسر بچه ی لجوج و کله شقی است که نزد مادر مجردش زندگی می کند. مادر تصمیم به ازدواج مجدد گرفته است. اما موقعی که نامزد خود را برای صرف شام به خانه می آورد، مکس عصبانی می شود و بدون اینکه شام بخورد به اتاق خود و به رویاهایش پناه می برد. رویای مکس یک جزیره ی دورافتاده است که در آن چند «موجود وحشی» به سرمی برند که مکس را بعنوان پادشاهشان می شناسند...