

داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه ۴ نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .

شون مک کارتی از شهری کوچک به نیو یورک امده است .او زندگی اش را با فروش کالاهای تقلبی در سطح شهر میگذراند.تا اینکه یک روز بخت به او روی می آورد و هنرمندی مشهور به نام هاروی او را می بیند و به او پیشنهاد می دهد به عنوان یک بوکسور اماتور در مسابقاتی که سرشناس ها و پولدارها ترتیب میدهند شرکت کند. شون این پیشنهاد را می پذرید و در مسابقات شرکت میکند.او موفق میشه در مسابقات برنده شود. اما به زودی مشکلات و سختی های این نوع زندگی نمایان می شود...

«تونی استارک» که یک مخترع و کارخانه دار میلیاردر است، به وسیله چند نفر دزدیده می شود و آنها او را مجبور می کنند که سلاحی اسرار آمیز بسازد اما به جای آن استارک زره ای آهنین می سازد و به وسیله این زره از چنگشان می گریزد و به آمریکا بر می گردد و تصمیم می گیرد از این زره برای مبارزه با شر استفاده کند.