
«جان پاپاس» (پاچينو)، شهردار محبوب نيويورک، خود را نامزد انتخابات رياست جمهوري مي کند. اما هنگامي که طي ماجرايي يک کارآگاه پليس، يک گنگستر و يک پسر بچه ي شش ساله ي بي گناه کشته مي شوند، زير فشار افکار عمومي قرار مي گيرد. «پاپاس» از معاونش «کوين» (کيوساک) مي خواهد قضايا را دنبال و حل کند...

"جان دوو"(کوین اسپیسی) قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی...


جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.

دهه ي ۱۹۵۰. «نورويل بارنز» (رابينز) مرد کندذهني اهل ايندياناست که با کوشش و تقلا، کاري در شرکت بزرگ هادساکر گير مي آورد. او پس از خودکشي رئيس شرکت با توطئه ي مشاور شرکت، «سيدني ج. ماسبرگر» (نيومن) به مقام رياست مي رسد. اما، برخلاف انتظار «ماسبرگر»، محصول جديد پيشنهادي «بارنز» - هولاهوپ - يکي از موفق ترين و پرفروش ترين محصولات شرکت از آب درمي آيد.

زندگی برای "باب جونز" به خوبی پیش می رود. شغل عالی، همسر زیبا و عاشق و بچه ای که در راه است. او متوجه می شود که بیماری سختی دارد که تنها چند ماه فرصت زندگی دارد. به همین دلیل او شروع به ضبط فیلمی برای بچه اش می کند که در آن به او نصیحت و راه های زندگی را می آموزد. او سپس برای آخرین بار به سفری می رود که...