
«ستوان تاک پندلتن» (کواييد)، خلبان پروازهاي آزمايشي که براي شرکت در يک آزمايش کوچک سازي داوطلب شده، قرار است پس از ورود به کپسول بسيار کوچکي، از طريق سرنگ به بدن يک خرگوش تزريق شود. اما تعدادي جاسوس حين آزمايش سر مي رسند و «تاک» بالاجبار به بدن «جک پاتر» (شورت)، فروشنده اي که از بيماري مي ترسد، تزريق مي شود...….

عتيقه فروشي چيني جانور کوچک و عجيبي به نام «موگ واي» را به پسر بچه ي نوجواني (گاليگان) مي فروشد، با اين شرط که دور از نور شديد و آب نگه دارند و هرگز پس از نيمه شب به آن غذا ندهند. «موگ واي» آرام و دوست داشتني است، تا اين که به طور تصادفي کمي آب رويش ريخته مي شود و پنج جانور مشابه - ولي کمي شيطان - از آن به وجود مي آيند...

همسر سابق چارلی ناپدید می شود و چارلی به روستایی که در آنجا بزرگ شده بود می رود تا سراغش را بگیرد. اما هیچکس از او یا بستگانش خبری ندارد. در همین حین چارلی عده ای آدم فضایی را می بیند، سپس سعی می کند با FBI تماس بگیرد و داستان را برایشان تعریف کند اما هیچکس حرفش را باور نمی کند...