زمانی که استخوان های جسد یک مرد ، ۳۹ سال بعد از به قتل رسیدنش در زیر ویرانههای یک خانه متروک کشف میشود پلیس تحقیقات خود را در این زمینه آغاز میکند و...
«ویکتور فرانکنستاین» (برانا) تحت تأثیر تجربه های استادش، «والد من» (کلیز)، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی (دنیرو) «والدمن» را می کشد و به دار آویخته می شود، «ویکتور» مغز «والدمن» را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند…