
«تراویس آندرسن» (استنتن) که چهار سال پیش گم شده، در یک شهر کوچک مرزی پیدا می شود. «والت» (استاکول)، برادر کوچک ترش که سرپرستی پسر هفت ساله ی «تراویس» – «هانتر» (کارسن) – را به عهده دارد او را نزد خود می آورد. «تراویس» می خواهد به دنبال همسرش، «جین» (کینسکی)، برود که او نیز چهار سال پیش ناپدید شده...

در پي احتمال وقوع حمله ي نيروهاي سياره ي «مونگو» به زمين، «دکتر هانس زارکوف» فضاشناس (توپول) با تمهيدي «فلاش گوردون» (جونز) قهرمان فوتبال امريکايي و محبوبه اش، «ديل آردن» (آندرسن) را با خودهمراه مي سازد. آنان راهي مونگو مي شوند، که «امپراتور مينگ» ظالم (فون سيدو) بر آن حکم مي راند...

«آلن فليکس» (آلن) عاشق سينما و طرفدار سرسخت «هامفري بوگارت» است. همسرش، «نانسي» (آنزپک) مدتي است که ترکش کرده و حالا به توصيه ي «شبح بوگارت» (ليسي) مي خواهد علاقه ي دختر ديگري را جلب کند. دوستانش، «ليندا» (کيتن) و «ديک» (رابرتس) نيز سعي مي کنند در اين خصوص به او کمک کنند...