«بن سوبول» یک روانپزشک است که مشکلاتی دارد: زمانی که بیمارانش شروع به درد و دل می کنند، پسرش جاسوسی آن‌ها را می کند، پدر و مادرش تصمیم ندارند در مجلس عروسی که در پیش دارد شرکت کنند، و مشکلات بیمارانش او را به چالش نمی کشند. «پاول ویتی» پدرخوانده، که رئیس یک خانواده تبهکاری است، نیز مشکلاتی دارد: حمله های عصبی در جمع ها، قادر نبودن به کشتن افراد، و ... اکنون پاول ویتی برای مشکلاتش به بن مراجعه می کند و ...
در این فیلم شارون استون نقش زنی میانسال را بازی می کند که به تنهایی در مقابل خلافکاران می ایستد، اما همه چیز خیلی پیچیده می شود ...
مامور DEA شیکاگو تازه از کلمبیا برگشته است ، جایی که همکارش توسط یه قاچاقچی مواد مخدر کشته شده است ...
یک مامور مقرراتی اف بی آی باید از یک عضو مافیا با قلبی از طلا که تحت برنامه محافظت از شاهدین قرار دارد مراقبت کند...
یک استاد سابق به آدام یک میلیون دلار پیشنهاد می کند تا مقداری پلاسما را از آزمایشگاه یک شرکت فناوری پیشرفته را بدزدند. آدام از پدربزرگ جنایتکارش کمک می خواهد اما ...
دنی اوبرین به صحنه بازگشته و با مبارزه با سایمون مون کارش را شروع می کند. سه سال پیش دنی او را بازداشت کرده بود و و لقب "قهرمان" را بین مردم پیدا کرده بود. حال سایمون دوباره فرار کرده و شروع به کشتن زنان می کند و تنها کسی که می تواند او را متوقف سازد، دنی است.
یک پلیس متاهل نیویورکی عاشق یک شاهد قتل اجتماعی می شود که او وظیفه محافظتش را بر عهده گرفته است.
یکی از رؤسای پلیس فدرال به نام «هری شانن» (مگاوین)، از مأمور سابق، «مارک کامینسکی» (شوارتزنگر) کمک می‌خواهد تا با رهبر تبهکاران شیکاگو، «لوییجی پاتروویتا» (وانامیکر) مبارزه کند. او به «کامینسکی» پیشنهاد می‌کند که با هویت جعلی به درون دار و دستهٔ «پاتروویتا» نفوذ کند...
چارلی و پسر عموی مزاحمش پائولی تصمیم می گیرند مبلغ ۱۵۰.۰۰۰ دلار را بدزدند که بعداً سر جایش قرار دهند. اما پس از دزدی دردسر بزرگی برایشان درست می شود و با یک باند مافیایی در می افتند و...