داستان فیلم در آستانه هزاره سوم و در زمان یک فاجعه جهانی دامن‌گیر است، که مرد و زنی، با بازی ویلیام هرت و سولویگ دامارتان، را دنبال می‌کند که در سراسر جهان به خاطر دستگاهی که می‌تواند تجربه‌های زیستی را ضبط کند و به رؤیاها و خواب‌ها نمود دیداری بدهد، تحت پیگرد هستند...
توکیو،اوایل دهه شصت."هیرایاما" کایپتان سابق نیروی دریایی به عنوان مدیر یک کارخانه کار کرده و به همراه دختر بیست و چند ساله اش "میچیکو" و پسرش "کازو" زندگی می کند."میچیکو" زندگی خوبی به همراه پدر و برادر خود دارد اما "هیرایاما" احساس می کند وقت آن رسیده که او به زندگی خود برسد،به همین دلیل برنامه ازدواج او را ترتیب می بیند...
یک بیوه به همراه سه تن از دوستان همسر مرحوم خود تلاش می کند دخترش را ترغیب به ازدواج کند اما...
در یک منطقهى حومه ى توکیو، » مینورو « ( شیتارا ) و » ایسامو « ( شیمازو )، پسران » خانوادهى هایاشى «، وقتى می بینند همسایه شان تلویزیون دارد و آنان ندارند، نزد مادرشان، » تامیکو « ( میاکه ) و پدرشان، » کیتارو « ( ریو ) گله میکنند. پدر معتقد است که آنان زیاد حرف میزنند و بچه ها با هم عهد میکنند که سکوت اختیار کنند.
داستان فیلم در مورد زن و شوهری است که سعی می کنند با وجود رابطه سردشان در کنار هم بمانند، در حالی که مرد بطور پنهانی با زنی دیگر رابطه دارد...
زوجى پير ( ريو و هيگاشياما ) به توكيو مى آيند تا از پسر پزشكشان « يامامورا » و دخترى ( سوگيمورا ) كه صاحب آرايشگاه است ديدن كنند . آنان به قدرى گرفتارند كه نمى توانند به پدر و مادر خود رسيدگى كنند . تنها كسى كه در توكيو وقت خود را صرف رسيدگى به زوج پير مى كند ، بيوه ى پسر در جنگ كشته شده شان ( هارا ) است...
یک زوج میان سال بدون فرزند، دچار بحران هایی می شوند که...
خانواده ای با خوشبختی در توکیو زندگی می کنند.تنها گله آنها مجرد ماندن "نوریکو" دخنر بیست و هشت ساله شان است.اما وقتی رئیسش به او پیشنهاد دوست ۴۰ ساله اش را می دهد،همه خانواده به او فشار می آورند تا جواب مثبت بدهد اما بدون توجه به خواست آنها،"نوریکو" نقشه های خود را دارد...
"نوریکو" زنی بیست و هفت ساله است که به همراه پدر خود زندگی می کند.همه از او می خواهند که به فکر ازدواج خود باشد اما او می خواهد از پدر پیر خود مراقبت کند و...