
در آخرین فیلم صامت چاپلین، او در مقابل جامعه ی مدرن، عصر ماشین ها و پیشرفت بر می خیزد. در ابتدا او را می بینیم که دیوانه وار تلاش می کند تا با خط تولید سفت کردن پیچ و مهره ها همراه شود. او برای آزمایش با یک دستگاه تغذیه ی اتوماتیک انتخاب شده است اما اتفاقات ناگواری که پیش می آید باعث می شود تا رئیسش تصور کند که او دیوانه شده است و چارلی به یک بیمارستان روانی منتقل می شود...

« اوتيس ب. دريفت وود » ( گروچو ) سعى دارد « خانم كلىپول » ( دومونت ) را به سرمايهگذارى در كار اپرا ترغيب كند. « تومازو » ( هارپو ) و « فيورلو » ( چيكو ) نيز وظيفهى خود مىدانند تا به موفقيت حرفهاى دو خوانندهى جوان « رزا كاستالدى » ( كارلايل ) و « ريكاردو بارونى » ( جونز ) كمك كنند...

«روفوس ت. فایرفلاى» ( گروچو ) در مقام دیکتاتور کشور «فریدونیا» قرار میگیرد، چون این تنها شرط «خانم تیزدیل» دومونت، بیوه ى میلیاردر براى اعطاى کمک مالى به اقتصاد بحرانى کشور است. «فایر فلاى» با توهین به «ترنتینو» کلهرن سفیر دسیسه چین کشور همسایه، «سیلوانیا»، باعث آغاز جنگ بین دو کشور میشود.