
پس از یک فاجعه هوایی،"مکس کلین" یکی از بازماندگان دچار تغییر شخصیتی می شود.او که دیگر نمی تواند با زندگی سابق خود و همسرش "لائورا" ارتباط برقرار کند،نوعی احساس شکست ناپذیری و خدا بودن پیدا می کند.وقتی روانشناسش از کمک به او بازمی ماند او را برای دیدن یکی دیگر از بازماندگان حادثه می فرستد و...

قرن بيست و يکم. جامعه آرام است و اهالي «سال آنجلس» از خشونت مي پرهيزند. تا اين که جنايتکاري به نام «سايمن فليکس» (اسنايپس) پس از اين که سي و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قيد قول شرف آزاد مي شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنايت مي کند و مقامات ناچار مي شوند دشمن قديمي «سايمن»، گروهبان پليس، «جان اسپارتن» (استالون) را نيز از حالت انجماد خارج کنند...

وسترلي ماساچوستس. «اندي سافيان» (پولمن)، رئيس کالج که با همسر تازه اش، «تريسي» (کيدمن) زندگي مي کند، براي کمک هزينه ي خانه، «دکتر جد هيل» جوان (بالدوين) را به مستأجري مي پذيرد و آرام آرام در مي يابد که «جد» و همسرش در نقشه ي تصاحب غرامتي که بيمارستان بابت تشخيص اشتباه به او پرداخته، هم دست بوده اند.