
يک مجري تلويزيوني به نام «جوانا ابرهارت» (کيدمن) و شوهرش، «والتر کرزبي» (برادريک)، به حومه ي آرام و بي سروصداي استپفورد نقل مکان مي کنند. پس از چندي «جوانا» که استپفورد را زيادي آرام و شسته رفته يافته، از رفتار برده وار و در عين حال، ظاهرا شاد و رضامندانه ي زنان آن جامعه ي کوچک يکه مي خورد. در اين ميان تنها مورد استثنايي، «بابي مارکوويتس» (ميدلر)، نويسنده اي پر شور است...

روزي پس از فردا، فيلمي راجع به حوادث جوي کره زمين است، «جک هال» کارشناس هواشناسي معتقد است که تا سال آينده يک عصر يخبندان بر روي کره زمين شکل مي گيرد. ولي او با دانشمندي انگليسي بنام «راپسن» آشنا مي شود که عقيده دارد روز حادثه خيلي زودتر از زمان پيش بيني شده است...