

آکیرا تندو با سه سال حضور در شرکت از جهنم، از نظر روحی و جسمی به سر می برد. همه در سن بیست و چهار سالگی. حتی دوستش از حسابداری، سائوری، نمیخواهد با او کاری داشته باشد. سپس، درست زمانی که زندگی شروع به یک ناامیدی بزرگ می کند، این اتفاق می افتد. آخرالزمان زامبی ها در ژاپن فرود می آید! آکیرا که توسط انبوهی از زامبیهای گرسنه احاطه شده است، متوجه میشود که زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد... "صبر کنید، آیا این به این معنی است که دیگر مجبور نیستم سر کار بروم؟" اعتراف کن... به مهمانی می پردازی که انگار... به سواحل ژاپن سفر کن... حالا، آکیرا که دیگر کار کابوس وارش را ندارد، موجو خود را بازگردانده است. اجازه دهید لیست سطلی شروع شود!!


در سدهی پانزدهم میلادی، شعلههای کمفروغ اکتشافات عصر رنسانس، به تازگی در پهنهی اروپا زبانه میکشند. با این وجود، در همین دوران، آنانی که گام در وادی نوآوری و کشف مینهند، به جرم بدعتگذاری و کفر، به کام آتش سپرده میشوند. در سرزمین لهستان، کودکی اعجوبه به نام رافال، امید میرود تا در آیندهای نزدیک، به یکی از نوابغ علم الهیات بدل گردد. اما سرنوشت، مسیر دیگری برای او رقم میزند؛ دیدار با مردی مرموز، رافال را به راهی رهنمون میسازد که فرجام آن، دستیابی به حقیقتی بدعتآمیز و ارتدادی است.

آینده دور، ۵۰۱۲. حمله هوایی ناگهانی به زمین توسط <بیگانگان > و ساخته های آنها <شکل های حیات ماشینی بشریت را به مرز انقراض کشاند. تعداد بازماندهای از انسانهایی که برای سازماندهی یک ضدحمله با استفاده از سربازان اندرویدی برای بازپس گیری زمین به ماه پناه بردند. با این حال، جنگ به بنبست میرسد، زیرا «شکلهای حیات ماشینی» به بینهایت تکثیر ادامه میدهند. به نوبه خود، بشریت واحد جدیدی از سربازان اندرویدی را به عنوان سلاح نهایی به کار می گیرد: <YoRHa> که به تازگی به زمین اعزام شده است <۲B> به ۹S> می پیوندد، تحلیلگری که در حال حاضر در آنجا مستقر است، جایی که در میان ماموریت خود، آنها با تعداد بی شماری از پدیده های مرموز روبرو می شوند. این داستان این اندرویدهای بی جان و مبارزه بی پایان آنها به خاطر بشریت است.


این دنیای جادو است که در آن جادو برای همه چیز استفاده می شود. اما در اعماق جنگل مرد جوانی وجود دارد که وقت خود را صرف تمرین و حجیم کردن می کند. او نمی تواند از جادو استفاده کند، اما از یک زندگی آرام در کنار پدرش لذت می برد. اما یک روز زندگی او به خطر می افتد! آیا بدن عضلانی او از او در برابر کاربران جادویی که قصد دارند او را بگیرند محافظت می کند؟ با شروع این فانتزی جادویی غیرعادی، عضلاتی که با قدرت تمرین کرده اند، جادو را در هم می شکند!