
ﯾﮏ دختـر ﺟﻮﺍﻥ (ﺍﻣﺎ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ) به ﺷﻐﻠﯽ رویایی ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ تکنولوژی به نام دایره دست ﻣﯽیابد ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﺩﺭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺣﺮﯾﻢ ﺧﺼﻮﺻﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ. ﺍﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺕ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺼﺐ ﭼﻪ ﺗﺄﺛﯿﺮﯼ ﺑﺮ دوستانش، خانواده و ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.

در سال ۱۹۹۷ چراغ های مرموزی در شهر فینکس ایالت آریزونا روئیت می شود. مدت کوتاهی پس از این اتفاق سه نوجوان راهی بیابان می شوند به امید اینکه بتوانند مدارکی در مورد این اتفاقات عجیب و غریب جمع آوری کنند. در آن شب آنها ناپدید می شوند و به مدت بیست سال هیچکس خبری از آنها نداشت تا اینکه در ۲۰ امین سالگردشان، نوار ویدیویی دیده نشده ای از ساعات آخر ماموریت آنها پیدا می شود...

هلنا دختر جوانیست که بلافاصله پس از تولد در یک پاد فضایی قرار میگیرد و تمام زندگی اش را در آنجا سپری میکند. او به مقصد رسیدن به یک سیاره دیگر زمین را ترک میکند. پس از رسیدن به یک ایستگاه فضایی برای انجام تعمیرات، او با پسری به نام الکس آشنا می شود. دیدار این دو منجر به فاش شدن یک راز بزرگ دربارهی موجودیت هلنا می شود...

مدت زمان کوتاهی پس از اینکه جان و خانواده اش به خانه جدیدشان در پنسیلوانیا می روند، جان شروع به تجربه فلج خواب میکند. او در تختخواب بذون اینکه بتواند از جایش تکان بخورد با موجودی ماورا طبیعی روبرو می شود. این موجود شروع به اذیت کردن جان میکند، تا اینکه بالاخره نقشه شرورانه اش برای جان آشکار می شود...