
داستان فیلم درباره یک مامور ماهر و عامل نیروی ویژه (جکی چان) است که وظیفه دارد تا از یک زن جوان در برابر اقدامات یک سازمان و باند جنایتکار شوم محافظت کند.جکی در طول انجام این ماموریت، احساس ارتباط و وابستگی خاصی به این زن پیدا میکند؛ احساسی مشابه آنکه گویی این دو قبلا یکدیگر را در جایی ملاقات کردهاند…

این فیلم داستان مردی به نام دل (پیتر دینکلیج) را روایت میکند که در این جهان تنها است. پس از نابودی نژاد بشر، او در شهر کوچک و خالی از سکنه خود زندگی میکند که توانسته در تنهایی این شهر کوچک را به یک آرمانشهر تبدیل کند تا اینکه او گریس (ال فانینگ)، را پیدا میکند که دارای گذشته و انگیزه مبهم و مرموزی است و بدتر از همه اینکه او میخواهد پیش دل بماند و زندگی کند....