صادق مشکینی (پرویز پرستویی)، فیلمبردار تلویزیون، که بسیار زیاد از جبهه و جنگ می‌ترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانهٔ نیمه‌ساخته‌اش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداریِ فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقهٔ جنگی برود. صادق شبانه وصیتی تنظیم میکند و فردا صبح به‌همراه آقای کمالی (محمود عزیزی) عازم منطقه میشود و صادق برای اینکه پایش به جبهه و منطقهٔ جنگی و خط مقدم نرسد، حوادث عجیب و غریبی رقم می‌زند…
هنک با خشنودی در کنار حیوانات وحشی اش زندگی می کند، که شامل : ۴ توله ببر، ۲ فیل و مجموعاً ۱۱۰ شیر، پلنگ، ببر و یوزپلنگ می باشد. یک روز زن او به همراه سه فرزندش به دیدنش می آیند، اما مشکل اینجاست که حیوانات به آنها عادت ندارند و همین موضوع باعث می شود تا اتفاقاتی تکان دهنده برایشان رخ دهد...
در دنیای جدید، یک اسپانیایی برای مقابله با "کلنل هرتا" فاسد برخاسته و در قالب قهرمانی نقابدار به مبارز با او می پردازد...
"الا پترسون" اپراتور تلفن بروکلین، تلاش می کند زندگی مشتریانش را از طریق صحبتهایی که می شوند بهتر کند. او عاشق یکی از مشتریانش "جفری ماس" می شود و تصمیم می گیرد به دیدن او برود، اما مشکل اینجاست که پشت تلفن او همیشه تظاهر می کرده یک زن سالخورده است...
"میلو" هیچگاه املاک خانوادگی اش را ترک نکرده. اما مادر او در خلال قیام دانشجویان پاریس در سال ۱۹۶۸ از دنیا می رود و همه چیز به هم می ریزد...
"باک" ناخواسته مسئول نگهداری از خواهرش "مولی"، که مبتلا به اوتیسم است، می شود. پس از آن، "مولی" تحت درمان قرار میگیرد که در نهایت موجب تغییر افکار و نگرش او می شود...
در یک مسابقه اتومبیل رانی بین المللی، شرکت کنندگان باید از نقاط مختلف اروپا خود را به مونت‌کارلو برسانند. اما با دخیل شدن قاچاق، تقلب و... اوضاع پیچیده میشود.
عباس خاکپور بعد از چند حرکت شکست خورده برای گرفتن ویزای آمریکا، به پیشنهاد یک دلال ایرانی تغییر چهره داده و به ظاهر یک زن درمی‌آید. با این ترفند او می‌تواند ویزای مهاجرت به آمریکا را بگیرد. اما در این بین با زنی ایرانی (دنیا) آشنا میشود که توسط شوهر سابقش به ترکیه کشانده شده و آواره و سرگردان به حال خود رها شده است...
«دمیتری مارتین» جدید ترین استندآپ کمدی خود را به میزبانی شبکه‌ی نتفلیکس، در تئاتر لینکلن شهر واشینگتن دی.سی اجرا میکند...