
میچ رابینز، صاحب یک ایستگاه رادیوئی، که مدتهاست درباره ̎کرلی، رئیس یک کاروان وسترن، کابوسی میبیند، قصد دارد چهلمین سالگرد تولدش را در منزل با همسرش جشن بگیرد. اما برادرش، گلن و دوستش، فیل سرزده مزاحم میشوند. میچ در کلاه کرلی، نقشهای مییابد که ظاهراً نقشهٔ یک گنج در وسط بیابانهاست...

«برت ماوريک» (گيبسن)، قمار باز حرفه اي به دنبال به دست آوردن سه هزار دلاري است که براي تکميل بيست و پنج هزار وروديه ي مسابقات قهرماني پوکر «تري ريورز» لازم دارد. در شهر کريستال ريور، «برت» با «آنابل برانسفورد» (فاستر)، زن ماجراجو و قمارباز آشنا مي شود. او در اين شهر پولي به دست نمي آورد پس هم راه «آنابل» سوار دليجاني مي شود که «مارشال زين کوپر» (گارنر) نيز مسافر آن است...

«چو» (لونگ)، سرآشپز ماهر بازنشسته، هم راه با سه دختر دم بختش، «جياجن، (يانگ)، معلم شيمي که مسيحي شده، «جيا چي ين» (وو)، کارمند ارشد خطوط هوايي و «جيا نيگ» (وانگ) دانشجويي که در همبرگر فروشي کار مي کند، در خانه اي بزرگ در تايپه زندگي مي کند. زندگي در اين خانه حول محور ناهار پروپيماني که پدر يکشنبه ها تدارک مي بيند و زندگي عاطفي تک تک افراد خانواده مي چرخد...