
روی پلی در پاریس دختری با چشمان اشک آلود و غمگین از راه می رسد.در میان ناکجا آباد شخصی متوجه او می شود.او "گیبور" یک پرتاب کننده چاقو است که برای اجرای برنامه اش به یک هدف انسانی نیاز دارد.دختر "ادل" که هیچگاه در زندگی اش خوش شانس نبوده و جائی برای رفتن ندارد به او همراه می شود و...

زک و بن دو دوستی هستند که ما آنها را در قسمت قبل شناختیم. آنها از زمان ابتدایی با هم بودند و رابطه دوستیشان تا دبیرستان ادامه داشت، تا اینکه تصمیم گرفتند هر کدام راه خود را بروند. بن عاشق دختر رویاهایش شد، اما پس از اختلافاتی که داشتند، آن دختر از محله انها رفت و زک نیز همیشه به دنبال دردسر بود و...