

پارک یو ها (هان جی هه) در دانشکده پزشکی سخت درس خواند و دوره انترنی را به پایان رساند و بخاطر پدرش سخت کار کرد تا پزشک شود. پدر یو ها ۴ فرزندش را به تنهایی بزرگ کرد و خواهر بزرگترش هم فداکاری زیادی برای خانواده کرده است. جانگ اون ته (لی سانگ وو) پزشک است و برای انجام خدمات پزشکی در خارج از کشور داوطلب شد اما به کره برمی گردد.( اون ته) تمایلی به ازدواج ندارد، زیرا پدرش کار پزشکی را به خانواده اش ارجحیت داد و( اون ته) معتقد است مثل پدرش است…


هوانگ شی موک در بچگی جراحی مغزی داشته است، که باعث شده احساسات خودش را از دست بدهد. اکنون به عنوان دادستان کار میکند.او تنها به چیزهای معقول باور دارد، ولی سرد و تنها است. او همچنین یکی از تنها دادستانهایی است که درگیر فساد نشده است، یک روز جسدی جلوی وی پیدا میشود. او با ستوان پلیس، هان یو جین در صحنه جرم ملاقات میکند. آنها با یکدیگر کار میکنند تا فساد را در اداره دادستانی از بین ببرند و یک پرونده قتل زنجیرهای را حل کنند.


نام سهو یه مرد مجرده خواسته که ازدواج نکنه و خونه داره و وام هنگفتی برداشته حالا تا خرخره تو قرضه. یون جی هو یه زن مجرده خونه نداره و کاراییکه میکنه بقیه بهش غبطه میخورن به خاطر دست تنگیش هنوز ازدواج نکرده . یون جیهو تو خونه نام سیهو زندگی میکنه . حالا اونا همخونه شدن ، از حالا به بعد چه اتفاقات قراره بیوفته …


هر دو نقش اصل ۲۹ سالشونه ، لی جونگ سوک نقش یه دادستان جوون رو بازی میکنه که شوخی حالیش نمیشه و از افراد بذله گو که زندگی رو به شوخی میگیرن متنفره ، با برادرش زندگی میکنه و همسایه ی شخصیت سوزی میشن و همیشه شخصیت سوزی رو تحقیر میکنه . شخصیت سوزی با مادرش زندگی میکنه ، شخصیت غد ، سرد و خودپسندی داره ، یه ژورنالیست بیکار که آینده رو تو خواب میبینه!


هو-ایم یه دکتر شرقی و شناخته شده به عنوان بهترین متخصص طب سوزنی دوران چوسان است. شهرت و موفقیت وی به دلیل شأن و مقام پایینش در ان زمان با مانع مواجه شده بود. روزی او در زمان سفر کرده و خودش را در به سئول امروزی میابد! او با چویی یئون-کیونگ اشنا میشود… دختری که به عنوان دکتر قاطعانه فقط به روش ها و درمان های امروزی اعتقاد دارد