
پس از انقلاب مکزيک در سال ۱۹۱۷. »گرانت« (بلامي)، مزرعه دار ميليونر امريکايي، چهار حرفه اي به نام هاي »فاردن« (ماروين)، »دالوورت« (لنکستر)، »ارنگارت« (رايان) و »جيک« (استرود) را اجير مي کند تا همسر مکزيکي اش، »ماريا« (کارديناله) را که »راسا« (پالانس)، سر دسته ي راهزنان او را ربوده، نجات دهند.

به همسر "مارشال مت مورگان" تجاوز شده و به قتل می رسد. قاتلان زینی را به جای گذاشته اند. او به سرعت آن را شناخته و متوجه می شود آن زین متعلق به دوست قدیمی اش "کریگ بلدن" است که در شهر گانهیل گله داری بزرگ است. "بلدن" با او همدردی می کند تا اینکه مشخص می شود یکی از قاتلان پسر او "ریک" است و...