
پسرجوان کره ای در کنار برادر و همسر برادرش زندگی می کند. این ۲ نفر هر کدام یک تصادف رانندگی می کنند و در نهایت به کما می روند. بعد از یک سال برادر کوچکتر از کما خارج می شود اما مانند برادر بزرگتر رفتار می کند و ادعا می کند که برادر بزرگتر است. آیا همسر برادرش او را می پذیرد؟

لندن ، سالهاى جنگ جهانى دوم. « سرهنگ روى كرانين » ( تيلر ) روى پل واترلو و در حالى كه اعزامش به جبهه مدتى به تعويق افتاده است ، خاطرات گذشته را به ياد می آورد. زمان جنگ جهانى اول و روى همين پل ، هنگامى كه « كرانين » با « مايرا لستر » ( لى ) عضو يك گروه بالهى سيار آشنا میشود و هر دو خيلى زود به يكديگر دل می بندند.