
در دوران چوسان، “اوک ته یونگ” یک کارشناس حقوقی است. او باهوش، سختکوش و ورزشکار است. او در هر شرایطی به دیگران کمک می کند به همین دلیل اطرافیانش او را دوست دارند. اما او رازی دارد؛ نام، شوهر و موقعیت اجتماعیاش همه جعلی هستند. او به طور اتفاقی با “چون سونگ وی” ملاقات میکند. کسی که در سراسر کشور سفر میکند و داستانها را برای مردم بازگو میکند…

«آدامز هانتر» (ويليامز) جواني ناآرام است که در يک کالج پزشکي مشغول تحصيل مي شود، اما شيوه ي رسمي و برخورد سرد و حرفه اي پزشکان با بيماران را نمي پسندد و معتقد است که بيماران در رابطه اي اين چنين با پزشکان، بهبود نمي يابند. او پس از اخذ مدرک و شروع طبابت، رابطه ي عاطفي و درمان روحي را نيز با تجويز دارو هم راه مي کند و حتي گاهي اوقات به لودگي براي بيماران روي مي آورد.