
سریال بوسام : سرنوشت را بدزد داستان با وو (Jung Il Woo) را روایت میکند کسی که همه کار مثل دزدی، دعوا و غیره از جمله “بوسام” برای پول میکند. بوسام یک نوع روش ازدواج مجدد در دوره چوسان است؛ زمانیکه زن بیوه نمیتواند مجددا ازدواج کند مگر اینکه مرد مجردی او را چه توافقی چه با زور بدزد! با وو در حین انجام یک از همین “بوسام” ها، تصادفی پرنسس سو کیونگ که دختر شاهزاده گوانگ هه و عروس دشمنش لی یی چوم است را میدزد …

۱۹۶۳، شهروندان یونانی و ترک قبرس در کنار هم و بدون هیچ مشکلی با آرامش زندگی می کنند. خانواده مرفه درلی با خوشبختی زندگی می کردند و تجارت بسیار موفقی در این جزیره داشتند. سپس یک روز، خانواده آنها به همراه سایر خانواده های ترک مورد حمله قرار گرفتند، در آنچه امروز به عنوان "کریسمس خونین" شناخته می شود. بسیاری از اعضای بسیاری از خانوادهها از هم پاشیده شدهاند، بسیاری از خانهها و روستاهای خود آواره شدهاند و در جستجوی پناهندگی در هر کجا هستند. رهبر خانواده درلی، کمال؛ رهبر هزاران ترکی می شود که در جاده به دنبال پناه هستند. آنکارا یک بازپرس مخفی را به جزیره می فرستد که به شهر لفکوشا می رسد و مسیر تاریخ را تغییر می دهد. او تبدیل به قهرمان مخفی جزیره می شود که تنها با نام "آنکارالی" شناخته می شود، او نیز اکنون به طور موقت از نامزدش جدا شده است، پس از ورود او، خانواده کوچک آنها با خانواده درلی در هم می آمیزد.

جلال الدین شاهزاده ی دلیر و زیرک و با بصیرت خوارزمشاهی، پسر علائدین خوارزمشاهی و نوه ی ترکان خاتون است. تمام همّ و غم جلال الدین این است که مردمش در آرامش زندگی کنند و در مقابل ظلم هرگز سر خم نمیکند و حتی اگر برایش گران تمام شود هم به مظلوم بی تفاوتی نمیکند و اعتقادش این است که دولتی بقا می یابد که مردمش در آرامش باشند. جلال الدین هم دوره ی چنگیزخان مغول است و در مقابل ظلم و ستم چنگیزخان خواهد ایستاد. شجاعت و هوش سرشار جلال الدین حتی خود چنگیزخان را هم شیفته ی او میکند…