
گروهي نوجوان که کابوس هايي مشابه درباره ي شخصيتي واحد به نام «فردي کروگر» (انگلاند) مي بينند، در يک بيمارستان رواني تحت مداوا قرار مي گيرند. اغلب مسئولان بيمارستان اظهارات نوجوانان را در مورد واقعي بودن «فردي» نمي پذيرند و اين امر به افزايش شمار قربانيان او مي انجامد.

شيکاگو. «هنري» (روکر)، پس از چند سال زندان به جرم قتل مادر خيابان گردش در سن چهارده سالگي، آزاد مي شود. در ظاهر کاري به عنوان نابودکننده ي حشرات مي يابد؛ اما در عين حال به کشتن افراد ناشناس، به خصوص زنان، با استفاده از ابزار مختلف، مثل چاقو، اسلحه، طناب و حتي دستانش، و بدون داشتن انگيزه اي مشخص، ادامه مي دهد.