
داستان در مورد خانواده مورفی ها می باشد که همیشه دچار بدشانسی میشوند. چند قرن پیش یک جادوگر جد بزرگ آنها را نفرین کرده و این نفرین نسل هاست که با خانواده شان همراه است. طی آخرین بدشانسی این خانواده که خانه شان خراب میشود، آنها مجبور میشوند به خانه مکان کنند که در آنجا اتفاقات جالبی برایشان رقم میخورد...

روستای دلربای «گلدبری» که در اعماق حومه انگلستان قرار دارد، افسانه ای وجود دارد که هر ۲۵ سال در شب کریسمس فرشته ای آمده و شمعی را روشن می کند و هر فردی این شمع را لمس کند معجزه ای برای او اتفاق می افتد در سال ۱۸۹۰ در سپیده دم کریسمی وزیر جوان و مترقی به نام مدرن دیوید به روستا آمده و...

“جک” نام پسری است که در سردترین روز اسکاتلند در قرن ۱۹ چشم به جهان می گشاید اما به علت سرمای زیاد، قلبش را از کار می دهد و تنها مامایی که در آنجا حضور داشته قلب او را با ساعتی زنگدار و فاخته عوض می کند و این کار باعث می شود تا او به زندگی خود بتواند ادامه می دهد. جک تحت مراقبت “مادلین” زندگی می کند اما با مشکلاتی روبه رو می شود که…

دو خواهر که خیلی وقت است رابطه ای به یکدیگر نداشته اند، پس از جدا شدن پدر و مادرشان تصمیم میگیرند شب کریسمس خانواده را دور هم جمع کنند و پدر و مادرشان را دوباره آشتی دهند. آنها می خواهند این برنامه را دز خانها قدیمیشان اجرا کنند، اما مشکل اینجاست که یکنفر دیگر در حال حاضر آنجا زندگی می کند و...