
داستان انیمیشن درباره دخترکی به نام سائوریس میباشد که آخرین بازمانده سلکیها (در افسانههای ایرلندی و اسکاتلندی به زنانی اطلاق میشود که از خوک دریایی به انسان تغییرشکل میدهند) است. سائوریس از خانه مادربزرگش فرار میکند تا به دریا سفر کند و پریانی را که در دام دنیای مدرن گرفتار شدهاند، رها سازد...

زنبور کوچکی به نام مایا، به زنبورهای بزرگ که بیرون از علفزار زندگی میکنند، بی اعتماد است. یک روز ژله رویال دزدیده میشود و همه به زنبورهای بزرگ مشکوک میشوند و مایا را همدست آنها میدانند. تنها دوست همیشگی مایا یعنی ویلی است که در کنار او میماند. حال آن ها سفر طولانی به کندوی زنبورهای بزرگ دارند تا ثابت کنند بیگناه هستند…

آبی و جواهر به همراه سه فرزند خود در شهر ریودوژانیرو زندگی می کنند . زمانی فرا میرسد که جواهر تصمیم میگیرد به بچه هایشان پرواز کردن و زندگی به مانند دیگر پرندگان را یاد دهد. او به این نتیجه میرسد که باید بچه ها را به جنگلهای آمازون برای آموزش ببرد. آبی در تلاش است تا خانواده را با وضعیت جدید و همسایگان جدید در جنگل آمازون آشنا کند. او با مشکل بزرگتری دست و پنجه نرم می کند. جنگل وحشی و هزاران موجود خطرناکی که ممکن است برای خانواده او مشکل ایجاد کند.