
« مك تيگ » ( گاولند )، معدنچى سابق به عنوان دندانپزشك در سنفرانسيسكو شروع به كار میكند و با « ترينا » ( پيتس ) دختر مهاجر آلمانى ازدواج میكند. پس از به دست آوردن مقدار زيادى پول در بخت آزمايى، حرص و طمع « ترينا » برانگيخته میشود و « مك تيگ » كه در اثر رقابت « ماركوس » ( هرشولت ) كارش را از دست داده است، به نوشخوارى روى می آورد و در اوج عصبانيت همسرش را میكشد.

لندن ، سالهاى جنگ جهانى دوم. « سرهنگ روى كرانين » ( تيلر ) روى پل واترلو و در حالى كه اعزامش به جبهه مدتى به تعويق افتاده است ، خاطرات گذشته را به ياد می آورد. زمان جنگ جهانى اول و روى همين پل ، هنگامى كه « كرانين » با « مايرا لستر » ( لى ) عضو يك گروه بالهى سيار آشنا میشود و هر دو خيلى زود به يكديگر دل می بندند.