
آرگو، که بر پایه داستانی واقعی ( غیر واقعی) و البته محرمانه، ساخته شده در سال ۱۹۷۸ یا ۱۳۵۷ رخ می دهد و محور اصلی آن انقلاب ایران است. یک مامور CIA هنگامی که انقلاب ایران به اوج میرسد، تصمیم میگیرد در یک عملیات خطرناک شش آمریکایی که در سفارت کانادا پناهنده شده اند را از ایران خارج کند…این نسخه از فیلم حدود ۱۰ دقیقه بیشتر از بقیه ی نسخه ها است.

این فیلم درباره رئیس پر افتخار اداره آگاهی ( که بعدها به عنوان FBI شناخته شد ) به نام «جی. ادگار هوور» است. «جی. ادگار» ( لئوناردو دیکاپریو ) در سال ۱۹۲۴ به ریاست FBI برگزیده شد و به مدت ۴۸ سال این سمت را در اختیار داشت. وی در این مدت توانست امنیتی قابل قبول در ایالات متحده بوجود بیاورد که تحسین فراوان مقامات را درپی داشت. اما در عین حال شایعاتی هم مبنی بر اینکه «جی. ادگار» تمایلات همجنس خواهانه ای هم دارد منتشر شده بود که این مسئله هرگز مشخص نشد. این فیلم به بخش هایی ناشناخته از زندگی «جی. ادگار هوور» می پردازد.

«مایک موریس» ( جورج کلونی ) یک سیاستمدار دموکرات است که با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری، قصد دارد با اعتماد سازی نزد مردم، خود را به عنوان کاندید رسمی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کند. اما او برای اینکار ابتدا می باید در شهر مهم اوهایو موفق به جلب نظر مردم شود، چراکه در این صورت شانس او برای کاندید رسمی شدن بیش از پیش خواهد شد. «استفان میرز» ( ریان گوسلینگ ) سخنگوی مطبوعاتی موریس می باشد که به شکل ماهرانه ای بر کار خود تسلط دارد. استفان با وجود اینکه پیشنهادات مشابه دیگری هم دارد اما به مایک وفادار مانده و سعی می کند تمام تلاشش را برای موفقیت او انجام دهد اما به مرور متوجه می شود همه چیز آنطور که فکر می کرده پاک نیست و ...


داستانی در مورد سیاسی ترین خانواده در تاریخ آمریکا، که همانند فیلم «پدرخوانده» است. یک پدر خودخواه که میخواهد از طریق پسرانش به چیزهایی که میخواهد برسد. پسرانی که به ساز پدر میرقصند، در حالی که تلاش میکنند روی پای خودشان باایستند و شخصیت ها و رابطه های پیچیده که تصویری از یکی از آشفته ترین دوره های دنیای مدرن را ارائه میدهد...