
هشت کاندید برگزیده به آخرین مرحله مصاحبه شغلی، برای استخدام در یک شرکت قدر و مرموز، راه پیدا کردهاند. بعد از ورود به یک اتاق بدون پنجره، یک رابط به آنها هشتاد دقیقه فرصت می دهد به یک سوال ساده پاسخ دهند. او سه قانون برای آنها تعیین می کند که در صورت نقض آنها رد صلاحیت خواهند شد: آنها نباید با او یا دربان مسلح صحبت کنند، باید برگه هایشان را سالم نگه دارند، و اتاق را ترک نکنند. او ثانیه شمار را فعال کرده و می رود. ماجرا از جایی شروع می شود که متقاضیان به برگههایشان نگاه میکنند و در میابند که برگهها کاملا خالی هستند.

فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر اثر تله ای كه برای او گذاشته می شود، قتل مرموز زن یكی از دهقانان، شكنجه و آزار یك كودك عقب مانده ذهنی، ربودن پسر ارباب ده و كتك زدن و آزار او، و به آتش كشیده شدن انباری ارباب ده و تخریب مزرعه كلم او ، اشاره کرد. نه پلیس و نه رو ستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است. فیلم از زبان یک راوی نقل میشود که زمانی معلم دهکده بوده و اکنون که فیلم را روایت میکند صدای ضعیف و فرتوت او نشان از گذشت سالیان زیاد از عمر او پس از آن اتفاقات دارد. در نتیجه دیدن فیلم مطمئنا خالی از لطف نیست.

روح کایاکو که در فیلم قبلی برای کشتن دختری به شیکاگو رفته بود همانجا در یک مجتمع مسکونی مانده بود و ساکنین خانه را اذیت میکرد این ساختمون که کم کم خالی میشود قرار بوده کوبیده شود صاحب جدید خانه که پسر جوانی است و همراه با دو خواهرش زندگی میکند خواهر کایاکو را ملاقات میکند که به او میگوید میتواند روح کایاکو را از آنها دور کند و …