یکی از بهترین فیلمهای دزدی از بانک فقط سکانس اتیکا گفتن پاچینو
0
javad hoseini
۷ سال پیش
احساس میکنم این فیلمو درک کردم
.
خیلی جالبه یکی از کارهای ساده ولی بسیار عالی این فیلم این بود که فقط تو بانک ساخته شد
من اینو دوبار دیدم
1
javad hoseini
۷ سال پیش
یکی ا کارهای چرت ایرانیا این بود که یه فیلم با همین موضوع و و با اسم بعداظهر سگی سگی ساختد....
2
javad hoseini
۷ سال پیش
بابا عجب فیلمیه!!! یعنی آل پاچینو قدرت خودشو تو بازیگری نشون داد
2
ilia.soofi
۸ سال پیش
بعد ازظهر سگی ساخته ی سیدنی لومت کارگردان مطرح آمریکایی که درسال ۱۹۷۵ نامزد چند جایزه ی اسکار شد اما تنها موفق به کسب اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شدو همچنین بازی به یاد ماندنی و خیر کننده آل پاچینو که تحسین منتقدین و تماشاگران را بر انگیخت ، یکی زاز نکات درخورد توجه فیلم است . بعد از ظهر سگی فیلمی است در ژانر جنایی – دارم که امری رئالیستی را به تصویر می کشد
خلاصه داستان : فیلم داستانی واقعی را روایت می کند که "سانی" ( آل پاچینو ) و" سال" ( جان کازال ) دو کهنه سرباز جنگ ویتنام می باشند که از پی فشار های اجتماعی و مالی دست به سرقت بانک میزنند ...
سیدنی لومت در "بعد از ظهر سگی " همچون ساخته ی درخشان اولش " دوازده مرد خشمگین " از چنان میزانسن و تدوین قدرتمندی بهره می برد که سبب می شود بیننده هیچگاه چشمانش را از صحنه برنمی گرداند ، کار تدوینگذ چنان قدرتمند است که از فیلمی بدون کشش را که تنها در چند لوکیشن ثابت چنان تدوین می کند که هیچ گاه ا ریتم نمی افتد ، و درپی آن تعلیق به وجود می آورد و بیننده لنگ لنگان هم که شده خود را تا انتها می رساند .
به حتم زبان الکن نیست از بیان از گفتن اینکه هیچ صحنه ای در فیلم اضافه نیست ، هیچ پلانی هیچ سکانسی اضافه در فیلم بیهوده نیست ، سکانس هایا درپی واشکافی و لایه بردازی از شخصیت هاست یا درگیر کننده ی چرخ دنده های ما در کش و قوس داستان است . برای شاهد مثال همین صحنه ی مونتاژ ، یک لحظه افتتاحیه فیلم را بدون آن تصور کنید که با تصاویری زیبا و چشم نواز به استقبال مخاطب می آید که زندگی روزمره مردم نیویورک را بیان می کند ، تکرار دوار روزمرگی ، سگی شدن زندگی ، در پی همان سختی ها ، رنج ها ، همان مصائب همیشگی ، که در انتها به دست قهرمان نصفه نیمه ی داستان می شکند ! قهرمان نصفه و نیمه داستان ، بله ، در اواسط فیلم از خود میپرسیم او هم مثل ماست نقصان های ما ضعف های ما ، ترس های ما ، ولی او عاصیست ، او از حقش را میخواهد . قهرمان کسیت ؟ ضد قهرمان کیست ، سوالی است که شاید به طور دقیق در فیلم آن را نیابیم ، اما به ضم من بر آن ایرادی وارد نیست ، اصلا نیازی به پاسخ آن نیست ، انسان ها همه مجموعه ای از ضعف ها و قوت ها هستند ، با بروز و ظهور و کمتر بیشتر که سبب تفاوت میشود .
ضد قهرمان ما در داستان کیست ؟ شاید بتوان گفت افسر پلیس یا مامور اف بی آی اما در اینجا مفاهیم هم نسبی می شوند ، اینجا خبری از پلیس بد خوب نیست ، ماجرای پلیس یا مامور فاسد نیست ، مامور است و معذور تنها در پی انجاک وظیفه است ، به دام انداختن یا حذف به هر حیله یا هر روشی شده حمله از پشت ، دروغ ، دورویی ، تنها بستگی به منظر دید ما دارد ، پلیس کاری با پیشینه ی تو ندارد کاری به خدماتت ندارد ، کاری به شرایطت ندارد ، در پی حذف انحطاطات جامعه .
اما قهرمان فیلم که شاید بتوانیم بگوییم "سانی " است به خوبی با آن پرداخته شده است قهرمانی از جنس ماکه با نقص ها نوع بشر عجین شده ، ازدواج او در مراسم همجنسگرایان تاییدی بر این نقصان اوست ، نقصی برای نوع بشر ، شخصیت چه صفات خوبش بروز و نمود بیشتری داشته باشد چه ضعف هایش هیچگاه عاری از قوت و ضعف نیست .
"سانی" عاصی است ، عاصی از زخم های روحی و جسمی باقی مانده از ویتنام ، دل چرکین از نادیده گرفته شدن توسط خانواده ، اجتماع ، دولت . بدون کار ، بدون آینده ، بدون امید و حتی این لجنزار هویت اورا از او می گرد عاری اش می سازد ، کابوسی به سرعت رویایی شیرین از جلوی چشمانش می گذرد ، همچنان که در انتهای فیلم خودش مات و مبهوت از این کیش مات زمانه است ، یکی از مضامینی که شخصیت " سانی " حمل میکند این است که آثار فشار جامعه را به نمایش می گذارد ، شرایط بد اقتصادی و جبر زمانه شخصیت درونی اش را را همچون تابلوهای اکسپرسیونیستی دفرمه می شود . اما از چه جهت میگویم که " سانی " قهرمان نیز هست ، او مهربان است او برای دوستش تنها برای عملی نه چندان واجب دست به دزدی می زند ، شخصیت او همچیین رحیم است به هیچ کس در طی گروگان گیری اش اسیب نزد ، در پی دیده شدن خودش هیچگاه دیگران را فراموش نکرد و فریاد زد : آتیکا ! آتیکا
و آخرین نکته ای که میتوان برای " سانی " متذکر شد بازی زیبا و بی نظیر پاچینو است که "سانی " را بسیار باور پذیر و دوست داشتنی از آب در آورده است شخصیتی که گاهی اوضاعش از دستش در رفته را با نگاه درمانده اش به خوبی القا می کند ، بار دیگر آل پاچینو در این فیلم ثابت کرد چه بازیگر توانایی است و توانایی ایفای هرنقشی را دارد ..
و اما " سال " با بازی زیبای جان کازارل ، او نیز شخصیتی است که به خوبی آن پرداخته شده است ، او هم همانند "سانی " هویتش را از داده است و حتی بدتر از "سانی" او با خود و محیط پیرامونش بیگانه است نمیداند کجا میخواهد برد ، دستور پذیر است ، متزلزل و شکننده است ، او از خود هیچ قدرت اختیاری ندارد و تنها به حرف "سانی " گوش میدهد ، او حتی حرفهای اخبار را که درباره ی آنها میگوند را جدی گرفته ، او نیز یک کهنه سرباز است که از جنگ ویتنام بازگشته است او در دیالوگی خطاب به " سانی " می گوید (( بهشون بگو ما تو ویتنام بودیم اونجا هم آدم کشتیم ، نمی ترسیم اینجا هم می کشیم )) چطور انسان کارش به اینجا می کشد ، سوالی که سال ها بعد استنلی کوبریک در فیلم " غلاف تمام فلزی " به آن پاسخ می دهد ، تبدیل انسان به ماشین جنگ ، دنیای مدرن جایی است که انسان با ، با راوانی مغشوش و احساساتی خدشه دار شده ، دست و پا شکسته سینه خیز به دنبال هویتش می گردد .
" بعد از ظهر سگی " اثری است که لیاقتش بیش از آن است خوب یا حتی عالی نامیده شود ، بعد از ظهر سگی شاهکاری کلاسیک ارزش بارها تماشاکردن را دارد ، ارزش تفکر کردن در شخصیت ها و واشکافی آنها ، اثری که می توان گفت کارگردان به درستی توانسته است به رسالت های خود عمل کند ، لومت اثری خلق کرده است که هم به شرایط درون و برون را به نقد و چالش می کشد .
منتقد : ایلیا صوفی
۸/۱۰
4
مهدی طهماسبی
۸ سال پیش
بعد دیدن این فیلم یک سوال برام پیش اومد ؛
چرا این بشر (آل پاچینو) اینقدر خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
2
ah.momenzadeh
۸ سال پیش
به بازی آلپاچینو کاری ندارم. اون که خب همیشه خوب بوده... فیلم ولی واقعا کسل کننده بود! ده بار چشمام رفت رو هم...
4
babakkhosravi12
۸ سال پیش
یه شاهکار دیگه از سیدنی لومت.آقای حاتمی کیاهنرمند گرانقدر مون فیلم آژانس شیشه ای رو از روی این فیلم کپی کرده بود و وقتی هم که یکی از منتقد ها بهش گفت : شما فیلم آژانس شیشه ای رو از روی بعد از ظهر سگی ساختید خیلی راحت انکار کرد . به همچین کاری میگن دزدی در عین وقاحت ...
0
aikhanigame
۸ سال پیش
نمیتونم روزی رو تحمل کنم که جکی بمیره وهمینطور ال با رابرت و انتونی یا جیمز کان استایل دستاشو دوست دارم یا جت نه هیچی ولش کن اون هنوز وقت داره یا ارنولد و همینطور سیلورو هاپکینز به همراه زورو چیز نه باندراس و یه حسی بهم میگه بعد از مرگ اینها یه ففردی یه فیلم میسازه به نام یتیم خانه هالیوود(ابوالقاسم طالبی) که بازیگر اولش کیانو ریو.... و خلاصه از این داستاانا میدونید حتی فکر کردن بهشم ادم دیونه میکنه
63
meshkibaf1344
۸ سال پیش
نقد فیلم
به نظر من تنها جایزه ی اسکاری که این فیلم باید می گرفت، جایزه ی بهترین بازیگر نقش اول مرد بود نه بهترین فیلمنامه آل پاچینو عالی و منحصر به فرد بازی کرد.این فیلم یکی از بهترین بازیهای ایشان بود.
برعکس داوران اسکار به نظر من ضعف فیلم اساسا فیلمنامه است و قدرت فیلم در بازی پاچینو و کمی کارگردانیست.اولین مشکل فیلم اینکه تنها مخاطب آمریکایی را مد نظر گرفته است چون در دهه ی هفتاد آمریکا این طور اتفاق ها زیاد می افتاد و شخصیت های آن مورد تشویق و احترام مردم قرار می گرفتند. خوب این فضا رو خود آمریکایی ها خوب درک می کنند و به این دلیل به طور پیشفرض در فیلم گنجانده شده است اما مخاطبینی بیرون از امریکا زیاد تشویق ها و احترام مردم به سالی و افرادی مانند او را درک نمی کنند چون فضای اون دهه در فیلم غایب است و شما باید پیشفرض قرارش بدهی، خوب این ضعف اول فیلمنامه است.
مشکل بعدی کم ملات بودن فیلمنامه است یعنی ملات و محتوای کافی برای ۲ ساعت خود ندارد و به این دلیل بیشتر اوقات وقت تلف می کند و فیلم در بسیاری از مواقع از ریتمش می افتد و خسته می کنه.
مشکل سوم در شخصیت پردازی هاست البته سالی بد شخصیت پردازی نشده اما باز هم چند مسئله ای که موجب شده او به سرقت بانک فکر کند زیاد در فیلم پرداخت خوبی ندارد.به نظرم حسی که باید بین او و لئون پرداخت می شد تا منطق بانک زدن بهتر در می آمد در فیلم غایب است.
مشکل بعدی سل است که واقعا زیاد کارگردان سعی نکرده که ما رو به او نزدیک کنه و زیاد شخصیت قابل فهمی نیست و همینطور فیلم می تونست روی گروگان ها بیشتر کار کنه و ما رو بهشون نزدیک تر کنه چون این هم ملات فیلم را بیشتر می کرد وهم دلهره را ایجاد می کرد. مثلا یکی از کارمند ها نامزدی داره، خوب این بهانه ی خوبی بود اما فیلم روش کار نمی کنه . از این بهانه درام نمی سازد.
به نظرم بار فیلم اساسا روی دوشپاچینوست وگرنه بقیه ی چیزها.......تعریفی نداره.
2
marjan_ir85
۸ سال پیش
عجب فیلمی! قسمت وصیت نامه یکی از غمگین ترین سکانس هاییه که دیدم
3
ghasemabbasi248
۸ سال پیش
به نظرم فیلم خسته کننده ای بود و هیجانی نداشت خیلی ریتم یکسانی داشت
7
scsaso
۸ سال پیش
همه از پاچینو میگن .. ولی بیاید از جان کازال فقید هم تقدیر کنیم.روحش شاد
3
stingsteveborden8
۹ سال پیش
۵ از ۱۰ برای من جالب نبود
1
aidin dadvar
۹ سال پیش
vaay ajab filme khire konandei boodva che payane hayejan angizi dooblasham khoob bood
0
Alireza
۹ سال پیش
دیالوگه اخره تو عکس!...۱۲ hours later/it was all hisstory....کسی به این دقت کرده..چه قشنگ گفته...فیلمه عالی ای بود...
2
zk.alavi
۹ سال پیش
وقتی ال پاچینو رو،تو یه نقش میبینی،بعد از پایان فیلم با خودت میگی هیچ کس جز ال نمیتونست جای این شخصیت باشه و به این خوبی در بیاد،و این درسته چون ال بهترینه. اخرشم خیلی سرد و بدون جو و راحت تموم شد. ۱۰/۸
2
ali.dadkhah13
۹ سال پیش
کامنتی که دوسال پیش درباره فیلم دادم رو پس میگیرم فیلم فوق العاده ایه ال هم فوق العادس اما فیلم فوق لعاده تره!
0
hamed.3958
۹ سال پیش
۱۲ سال قبل من آل پاچینو رو نمیشنواختم که تین فیلم رز دیدم و عاشقش شدم. فیلم فوق العاده.. بازی ها فوق العاده... همه چی تمام
4
momea2007
۹ سال پیش
چرت ترین فیلمی که میشه دید با یک فیلم نامه ای که به شعور آدم توهین می کنه! بجز بازی آلپاچینو نکته مثبت دیگه ای نداشت
2
nilson
۹ سال پیش
آل پاچینو پیرو سبک متد هستش و البته درونگرا و پرشور
1
عقیل وکیل زاده
۹ سال پیش
درود بر سیدنی لومت خالق این اثر ................................................................................
0
حسین انصاری
۹ سال پیش
سلام لطفا این کانالو دنبال کنید @MovieAndTheOtherThings
2
membership.abc
۹ سال پیش
بعدازظهر چله تابستان یا بعد از ظهر نحس که در ایران با نام بعدازظهر سگی نیز شناخته می‌شود، فیلمی است به کارگردانی سیدنی لومت که داستان یک سرقت واقعی بانک در بروکلین در سال ۱۹۷۲ را روایت می‌کند ...
فیلم در زمان خود نامزد چند جایزه اسکار شد و توانست جایزه بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی را ببرد. بازی فوق العاده و به یادماندنی آل پاچینو تحسین منتقدین و بینندگان را برانگیخت و نقدهای مثبت بسیاری تا به امروز به خود دیده است. نقشی که همواره از آن به عنوان یکی از ماندگارترین نقش های تاریخ سینما نام برده می شود.
0
karamiuiq
۹ سال پیش
ديدني ترين فيلمي كه ميشه ديد!!!
0
mehrdadjg
۹ سال پیش
Mind blowing, Masterpiece
2
vazheha
۹ سال پیش
بهترين فيلم تاريخ سينما
قطعا
شك نكنيد
4
hossienkarimpourhoss
۹ سال پیش
آمریکایی های جنایتکار هم بازیگر دارن ماها هم بازیگر داریم محمد رضا گلذزر - مهناز افشار فقط به خاطره خشکلیشون و تجک بودنشون تونستن به سینمای ایران راه پیدا کنن
7
Firan58
۹ سال پیش
بعد از ظهر سگي !!!!!!!!!!!
9
moslemmahmodi
۹ سال پیش
فیلم خوش ساختیه به اندازه سرپیکو دوسش دارم میگن آژانس شیشه ای از روی این فیلم ساخته شده ،به نظرم راست میگن
پالپ
55
saeedmolavi95
۱۱ سال پیش
تک تک سکانس های آل پاچینو کلاس درس بازیگریه
3
hamed198874
۱۱ سال پیش
ال پاچینو اسطوره ای برای تمام دوران ها!!!این فیلم حرف نداره...
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
یکی از بهترین فیلمهای دزدی از بانک فقط سکانس اتیکا گفتن پاچینو
احساس میکنم این فیلمو درک کردم
.
خیلی جالبه یکی از کارهای ساده ولی بسیار عالی این فیلم این بود که فقط تو بانک ساخته شد
من اینو دوبار دیدم
یکی ا کارهای چرت ایرانیا این بود که یه فیلم با همین موضوع و و با اسم بعداظهر سگی سگی ساختد....
بابا عجب فیلمیه!!! یعنی آل پاچینو قدرت خودشو تو بازیگری نشون داد
بعد ازظهر سگی ساخته ی سیدنی لومت کارگردان مطرح آمریکایی که درسال ۱۹۷۵ نامزد چند جایزه ی اسکار شد اما تنها موفق به کسب اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شدو همچنین بازی به یاد ماندنی و خیر کننده آل پاچینو که تحسین منتقدین و تماشاگران را بر انگیخت ، یکی زاز نکات درخورد توجه فیلم است . بعد از ظهر سگی فیلمی است در ژانر جنایی – دارم که امری رئالیستی را به تصویر می کشد
خلاصه داستان : فیلم داستانی واقعی را روایت می کند که "سانی" ( آل پاچینو ) و" سال" ( جان کازال ) دو کهنه سرباز جنگ ویتنام می باشند که از پی فشار های اجتماعی و مالی دست به سرقت بانک میزنند ...
سیدنی لومت در "بعد از ظهر سگی " همچون ساخته ی درخشان اولش " دوازده مرد خشمگین " از چنان میزانسن و تدوین قدرتمندی بهره می برد که سبب می شود بیننده هیچگاه چشمانش را از صحنه برنمی گرداند ، کار تدوینگذ چنان قدرتمند است که از فیلمی بدون کشش را که تنها در چند لوکیشن ثابت چنان تدوین می کند که هیچ گاه ا ریتم نمی افتد ، و درپی آن تعلیق به وجود می آورد و بیننده لنگ لنگان هم که شده خود را تا انتها می رساند .
به حتم زبان الکن نیست از بیان از گفتن اینکه هیچ صحنه ای در فیلم اضافه نیست ، هیچ پلانی هیچ سکانسی اضافه در فیلم بیهوده نیست ، سکانس هایا درپی واشکافی و لایه بردازی از شخصیت هاست یا درگیر کننده ی چرخ دنده های ما در کش و قوس داستان است . برای شاهد مثال همین صحنه ی مونتاژ ، یک لحظه افتتاحیه فیلم را بدون آن تصور کنید که با تصاویری زیبا و چشم نواز به استقبال مخاطب می آید که زندگی روزمره مردم نیویورک را بیان می کند ، تکرار دوار روزمرگی ، سگی شدن زندگی ، در پی همان سختی ها ، رنج ها ، همان مصائب همیشگی ، که در انتها به دست قهرمان نصفه نیمه ی داستان می شکند ! قهرمان نصفه و نیمه داستان ، بله ، در اواسط فیلم از خود میپرسیم او هم مثل ماست نقصان های ما ضعف های ما ، ترس های ما ، ولی او عاصیست ، او از حقش را میخواهد . قهرمان کسیت ؟ ضد قهرمان کیست ، سوالی است که شاید به طور دقیق در فیلم آن را نیابیم ، اما به ضم من بر آن ایرادی وارد نیست ، اصلا نیازی به پاسخ آن نیست ، انسان ها همه مجموعه ای از ضعف ها و قوت ها هستند ، با بروز و ظهور و کمتر بیشتر که سبب تفاوت میشود .
ضد قهرمان ما در داستان کیست ؟ شاید بتوان گفت افسر پلیس یا مامور اف بی آی اما در اینجا مفاهیم هم نسبی می شوند ، اینجا خبری از پلیس بد خوب نیست ، ماجرای پلیس یا مامور فاسد نیست ، مامور است و معذور تنها در پی انجاک وظیفه است ، به دام انداختن یا حذف به هر حیله یا هر روشی شده حمله از پشت ، دروغ ، دورویی ، تنها بستگی به منظر دید ما دارد ، پلیس کاری با پیشینه ی تو ندارد کاری به خدماتت ندارد ، کاری به شرایطت ندارد ، در پی حذف انحطاطات جامعه .
اما قهرمان فیلم که شاید بتوانیم بگوییم "سانی " است به خوبی با آن پرداخته شده است قهرمانی از جنس ماکه با نقص ها نوع بشر عجین شده ، ازدواج او در مراسم همجنسگرایان تاییدی بر این نقصان اوست ، نقصی برای نوع بشر ، شخصیت چه صفات خوبش بروز و نمود بیشتری داشته باشد چه ضعف هایش هیچگاه عاری از قوت و ضعف نیست .
"سانی" عاصی است ، عاصی از زخم های روحی و جسمی باقی مانده از ویتنام ، دل چرکین از نادیده گرفته شدن توسط خانواده ، اجتماع ، دولت . بدون کار ، بدون آینده ، بدون امید و حتی این لجنزار هویت اورا از او می گرد عاری اش می سازد ، کابوسی به سرعت رویایی شیرین از جلوی چشمانش می گذرد ، همچنان که در انتهای فیلم خودش مات و مبهوت از این کیش مات زمانه است ، یکی از مضامینی که شخصیت " سانی " حمل میکند این است که آثار فشار جامعه را به نمایش می گذارد ، شرایط بد اقتصادی و جبر زمانه شخصیت درونی اش را را همچون تابلوهای اکسپرسیونیستی دفرمه می شود . اما از چه جهت میگویم که " سانی " قهرمان نیز هست ، او مهربان است او برای دوستش تنها برای عملی نه چندان واجب دست به دزدی می زند ، شخصیت او همچیین رحیم است به هیچ کس در طی گروگان گیری اش اسیب نزد ، در پی دیده شدن خودش هیچگاه دیگران را فراموش نکرد و فریاد زد : آتیکا ! آتیکا
و آخرین نکته ای که میتوان برای " سانی " متذکر شد بازی زیبا و بی نظیر پاچینو است که "سانی " را بسیار باور پذیر و دوست داشتنی از آب در آورده است شخصیتی که گاهی اوضاعش از دستش در رفته را با نگاه درمانده اش به خوبی القا می کند ، بار دیگر آل پاچینو در این فیلم ثابت کرد چه بازیگر توانایی است و توانایی ایفای هرنقشی را دارد ..
و اما " سال " با بازی زیبای جان کازارل ، او نیز شخصیتی است که به خوبی آن پرداخته شده است ، او هم همانند "سانی " هویتش را از داده است و حتی بدتر از "سانی" او با خود و محیط پیرامونش بیگانه است نمیداند کجا میخواهد برد ، دستور پذیر است ، متزلزل و شکننده است ، او از خود هیچ قدرت اختیاری ندارد و تنها به حرف "سانی " گوش میدهد ، او حتی حرفهای اخبار را که درباره ی آنها میگوند را جدی گرفته ، او نیز یک کهنه سرباز است که از جنگ ویتنام بازگشته است او در دیالوگی خطاب به " سانی " می گوید (( بهشون بگو ما تو ویتنام بودیم اونجا هم آدم کشتیم ، نمی ترسیم اینجا هم می کشیم )) چطور انسان کارش به اینجا می کشد ، سوالی که سال ها بعد استنلی کوبریک در فیلم " غلاف تمام فلزی " به آن پاسخ می دهد ، تبدیل انسان به ماشین جنگ ، دنیای مدرن جایی است که انسان با ، با راوانی مغشوش و احساساتی خدشه دار شده ، دست و پا شکسته سینه خیز به دنبال هویتش می گردد .
" بعد از ظهر سگی " اثری است که لیاقتش بیش از آن است خوب یا حتی عالی نامیده شود ، بعد از ظهر سگی شاهکاری کلاسیک ارزش بارها تماشاکردن را دارد ، ارزش تفکر کردن در شخصیت ها و واشکافی آنها ، اثری که می توان گفت کارگردان به درستی توانسته است به رسالت های خود عمل کند ، لومت اثری خلق کرده است که هم به شرایط درون و برون را به نقد و چالش می کشد .
منتقد : ایلیا صوفی
۸/۱۰
بعد دیدن این فیلم یک سوال برام پیش اومد ؛
چرا این بشر (آل پاچینو) اینقدر خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به بازی آلپاچینو کاری ندارم. اون که خب همیشه خوب بوده... فیلم ولی واقعا کسل کننده بود! ده بار چشمام رفت رو هم...
یه شاهکار دیگه از سیدنی لومت.آقای حاتمی کیاهنرمند گرانقدر مون فیلم آژانس شیشه ای رو از روی این فیلم کپی کرده بود و وقتی هم که یکی از منتقد ها بهش گفت : شما فیلم آژانس شیشه ای رو از روی بعد از ظهر سگی ساختید خیلی راحت انکار کرد . به همچین کاری میگن دزدی در عین وقاحت ...
نمیتونم روزی رو تحمل کنم که جکی بمیره وهمینطور ال با رابرت و انتونی یا جیمز کان استایل دستاشو دوست دارم
یا جت نه هیچی ولش کن اون هنوز وقت داره یا ارنولد و همینطور سیلورو هاپکینز به همراه زورو چیز نه باندراس
و یه حسی بهم میگه بعد از مرگ اینها یه ففردی یه فیلم میسازه به نام یتیم خانه هالیوود(ابوالقاسم طالبی) که بازیگر اولش کیانو ریو.... و خلاصه از این داستاانا میدونید حتی فکر کردن بهشم ادم دیونه میکنه
نقد فیلم
به نظر من تنها جایزه ی اسکاری که این فیلم باید می گرفت، جایزه ی بهترین بازیگر نقش اول مرد بود نه بهترین فیلمنامه
آل پاچینو عالی و منحصر به فرد بازی کرد.این فیلم یکی از بهترین بازیهای ایشان بود.
برعکس داوران اسکار به نظر من ضعف فیلم اساسا فیلمنامه است و قدرت فیلم در بازی پاچینو و کمی کارگردانیست.اولین مشکل فیلم اینکه تنها مخاطب آمریکایی را مد نظر گرفته است چون در دهه ی هفتاد آمریکا این طور اتفاق ها زیاد می افتاد و شخصیت های آن مورد تشویق و احترام مردم قرار می گرفتند. خوب این فضا رو خود آمریکایی ها خوب درک می کنند و به این دلیل به طور پیشفرض در فیلم گنجانده شده است اما مخاطبینی بیرون از امریکا زیاد تشویق ها و احترام مردم به سالی و افرادی مانند او را درک نمی کنند چون فضای اون دهه در فیلم غایب است و شما باید پیشفرض قرارش بدهی، خوب این ضعف اول فیلمنامه است.
مشکل بعدی کم ملات بودن فیلمنامه است یعنی ملات و محتوای کافی برای ۲ ساعت خود ندارد و به این دلیل بیشتر اوقات وقت تلف می کند و فیلم در بسیاری از مواقع از ریتمش می افتد و خسته می کنه.
مشکل سوم در شخصیت پردازی هاست البته سالی بد شخصیت پردازی نشده اما باز هم چند مسئله ای که موجب شده او به سرقت بانک فکر کند زیاد در فیلم پرداخت خوبی ندارد.به نظرم حسی که باید بین او و لئون پرداخت می شد تا منطق بانک زدن بهتر در می آمد در فیلم غایب است.
مشکل بعدی سل است که واقعا زیاد کارگردان سعی نکرده که ما رو به او نزدیک کنه و زیاد شخصیت قابل فهمی نیست و همینطور فیلم می تونست روی گروگان ها بیشتر کار کنه و ما رو بهشون نزدیک تر کنه چون این هم ملات فیلم را بیشتر می کرد وهم دلهره را ایجاد می کرد. مثلا یکی از کارمند ها نامزدی داره، خوب این بهانه ی خوبی بود اما فیلم روش کار نمی کنه . از این بهانه درام نمی سازد.
به نظرم بار فیلم اساسا روی دوشپاچینوست وگرنه بقیه ی چیزها.......تعریفی نداره.
عجب فیلمی! قسمت وصیت نامه یکی از غمگین ترین سکانس هاییه که دیدم
به نظرم فیلم خسته کننده ای بود و هیجانی نداشت خیلی ریتم یکسانی داشت
همه از پاچینو میگن .. ولی بیاید از جان کازال فقید هم تقدیر کنیم.روحش شاد
۵ از ۱۰
برای من جالب نبود
vaay ajab filme khire konandei boodva che payane hayejan angizi dooblasham khoob bood
دیالوگه اخره تو عکس!...۱۲ hours later/it was all hisstory....کسی به این دقت کرده..چه قشنگ گفته...فیلمه عالی ای بود...
وقتی ال پاچینو رو،تو یه نقش میبینی،بعد از پایان فیلم با خودت میگی هیچ کس جز ال نمیتونست جای این شخصیت باشه و به این خوبی در بیاد،و این درسته چون ال بهترینه.
اخرشم خیلی سرد و بدون جو و راحت تموم شد.
۱۰/۸
کامنتی که دوسال پیش درباره فیلم دادم رو پس میگیرم
فیلم فوق العاده ایه
ال هم فوق العادس
اما فیلم فوق لعاده تره!
۱۲ سال قبل من آل پاچینو رو نمیشنواختم که تین فیلم رز دیدم و عاشقش شدم. فیلم فوق العاده.. بازی ها فوق العاده... همه چی تمام
چرت ترین فیلمی که میشه دید با یک فیلم نامه ای که به شعور آدم توهین می کنه! بجز بازی آلپاچینو نکته مثبت دیگه ای نداشت
آل پاچینو پیرو سبک متد هستش و البته درونگرا و پرشور
درود بر سیدنی لومت خالق این اثر ................................................................................
سلام لطفا این کانالو دنبال کنید
@MovieAndTheOtherThings
بعدازظهر چله تابستان یا بعد از ظهر نحس که در ایران با نام بعدازظهر سگی نیز شناخته می‌شود، فیلمی است به کارگردانی سیدنی لومت که داستان یک سرقت واقعی بانک در بروکلین در سال ۱۹۷۲ را روایت می‌کند ...
فیلم در زمان خود نامزد چند جایزه اسکار شد و توانست جایزه بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی را ببرد. بازی فوق العاده و به یادماندنی آل پاچینو تحسین منتقدین و بینندگان را برانگیخت و نقدهای مثبت بسیاری تا به امروز به خود دیده است. نقشی که همواره از آن به عنوان یکی از ماندگارترین نقش های تاریخ سینما نام برده می شود.
ديدني ترين فيلمي كه ميشه ديد!!!
Mind blowing, Masterpiece
بهترين فيلم تاريخ سينما
قطعا
شك نكنيد
آمریکایی های جنایتکار هم بازیگر دارن ماها هم بازیگر داریم محمد رضا گلذزر - مهناز افشار
فقط به خاطره خشکلیشون و تجک بودنشون تونستن به سینمای ایران راه پیدا کنن
بعد از ظهر سگي !!!!!!!!!!!
فیلم خوش ساختیه به اندازه سرپیکو دوسش دارم
میگن آژانس شیشه ای از روی این فیلم ساخته شده ،به نظرم راست میگن
پالپ
تک تک سکانس های آل پاچینو کلاس درس بازیگریه
ال پاچینو اسطوره ای برای تمام دوران ها!!!این فیلم حرف نداره...