از نظر تکنینک یکی از بهترین (بخوانید بهترین!) کارهای استاد، اما به اندازۀ سرگیجه شخصی و نایانگر جهان هیچکاک نبیست.
0
ha.taghizadeh90
۲ سال پیش
فیلم خوبیه ها ولی باورم نمیشه که همچین رتبه ای آورده باشه!!!
0
عیسی مولا
۷ سال پیش
هیچی . این فیلم خسته کننده و مزخرف چیه واقعا؟ به نظرم هم هیچکاک گرایان و هم مفهوم گرایان هر کدوم از یه طرف بوم افتادن پایین . بعضی فیلم های هیچکاک در حد دیدن هم نیستن واقعا . بعد جالب اینجاست که میگن سرگرم کنندست . زمان خودش شاید بود اما الآن نه . من قبول دارم که سینما در درجه ی اول باید سرگرم کنه اما خیلی از فیلم های هیچکاک تاریخ مصرفشون گذشته و به شدت خسته کنندن . ۱ از ۱۰
0
ماهان طباطبایی
۸ سال پیش
.
2
Ehsanghorbanpanah
۸ سال پیش
حاوی اسپویل
فیلم بسیار خوبی بود.فیلم دارای دو بخش بود.بخش روایی و داستانی که دارای تعلیق و کشش زیادی بود و بخش مفهومی و معنایی که قالب دوم در قلب قالباول قرار گرفته شده به زیبایی.قالب اول روایت عکاس خبری که مجبوره بخاطر شکستگی پا در خونه استراحت کنه و از روی بیکاری از پنجره به تماشای زندگی همسایه بپردازه و ناخواسته وارد ماجرای مشکوکی میشه.و قالب دوم بخش مفهومی فیلم که زندگی مردسالاری جیمز استوارت که تا حدودی محدود شده بعلت شکستگی پا که اونهم کنایه هست با ورود زنی امروزی و باهوش قدرت تغییر پیدا میکنه و در نهایت با جسارت زنانه و پیگیری و همکاری هردو توسط کلید ماجرا یعنی حلقه ازدواج که اونهم کنایه محسوب میشه به پایان میرسه و در پایان پای شکسته دوم جیمزاستوارت و تصویر قدرتمند از زن که کنایه از وابستگی بیشتری به زندگی با زن جدید و امروزیه که بایستی بهش اعتماد کرد تا تغییر کنه و خودش رو نشون بده
5
farhanwillmadeit
۸ سال پیش
کاملا تاریخ مصرف گذشته. شاید تا ۲۰ سال پیش اینجوری نبود. خودم ورتیگو و سه چهارتا کار دیگه هیچکاک رو دوست دارم...
3
hosseinmasumi351
۸ سال پیش
بهترین کارگردان تاریخ هیچکاکه
4
jaydee.farshad
۸ سال پیش
هیچوقت فراموش نمیکنم اولین بار که این فیلم رو دیدم... نه میدونستم کارگردان کیه نه اینکه بک گراندی از فیلم داشتم... خیلی جوون بودم، ۲۳-۲۴..در کل فکر میکردم قرار هست فیلمی از جانی دپ ببینم... چراشو یادم نمیاد.. ولی از لحظه ای که فیلم رو پلی کردم تا اخر دهنم باز بود... تا یک ماه هفته ای ۱بار با اشتیاق از اول تا اخر باز فیلم رو دیدم و خسته نمی شدم... یادم هست هرکیو می دیدم می گفتم ۰۰ریر ویندو۰۰ رو دیده یا نه، کلی به فرهنگ ۰۰نوزی۰۰ ما هم مرتبط میشه
8
ROOHOLLAH
۸ سال پیش
پسر بی نظیره بی نظیر ....یه چنین شاهکاری رو میبنم ۶۳ سال پیش ساختن دهنم وا میمونه .... وای اگه هیچکاک الان زنده بود با این امکانات چ فیلمایی میساخت کاش توی نسله ما بود کارگردانیش...هر چند که همون سالها فیلمایی ساخته که هنوز رو دستش نیومده...
10
ahmadshahrokhi59
۸ سال پیش
برای منی که دوستدار سینما بودم از نوجوانی و همه فیلمهاو نقدهاشون رو با هفته نامه سینما که چهارشنبه ها چاپ میشد پیگیر بودمو مثل الان به این سهولت فیلم گیر نمیومد ببینم الان جزو آرزوهامه که برآورده شده و میتونم هر فیلمی رو ببینم-با این تفاسیر برای من فیلم خوبی بود ولی عامه مردم که برای لذت فیلم میبینن بی شک فیلم بسیار کسل کننده و ضعیفی خواهد بود
5
zk.alavi
۸ سال پیش
ایده فیلم عالی بود تعلیق در دقایق پایانی بیداد میکرد همه چی خوب بود فقط چطور همه این مدت همه پنجره ها بازه و کسی هم این نمیدیدش؟حتی اگر در سایه هم بوده باشه باز ممکن نیست هیشکی به اون طرف نگاه نکنه،،که اینم جزئی از فیلمه و باید همینطور میبود،اگه نبود که فیلم نمیشد به نظرم امتیاز شایسته امتیازی که داره هست
3
solidsnake9069
۸ سال پیش
من به تماشای فیلمای هیچکاک ادامه میدم اما این فیلم ابدا در حد و اندازه های این تعاریف نیست. خصوصا بهترین فیلم تاریخ از نظر مضمون که با احترام به نظر دوستان من حداقل ۴۰۰-۵۰۰ فیلم با محتوای بهتر از این دیدم اما با کارگردانی بهتر از این خیلی خیلی کم. آثاری که اصلا خودتون میفهمید مال چه کارگردانی هستند تو سینما خیلی کمن و من کوبریک و هیچکاک رو تو بُعد فنی کارگردانی بهترینای تاریخ میدونم و البته افراد فوق العاده دیگه ای هم بودند. کلیتRear Window از نظر من تاریخ گذشته هست. همونجور که نورث بای نورث وست و خیلی از آثار هیچکاک همین جورین. فیلمنامه این اثر اصلا و ابدا چیز خاصی نیست و هرچقدر که فیلم نکات جالب تو خودش میگنجونه که میتونید اون ها رو با دوباره دیدنش کشف کنید ( هنر کارگردانه ) شما کاراکترها رو خوب نمیشناسید و باهاشون ارتباط برقرار نمیکنید. رابطه جف و لیزا پرداخت مناسبی نداره و به جای این ها فیلم مخاطب رو در رابطه با این که آیا توروالد زنش رو کشته یا نه به شک و تردیدهای مختلف میندازه. در مورد این که یه سری میگن هیچکاک خوب سرگرم میکرد هم نظر مساعدی ندارم و این فیلم برای خیلی از سلیقه ها میتونه شدیدا کسل کننده باشه. برای یه مخاطب خیلی عادی که تازه میخواد بیننده کلاسیک شه آثار بیلی وایلدر و چنتا کارگردان دیگه به نظرم خیلی خیلی سرگرم کننده تر از هیچکاک هستند. با احترام به سایرین ۷ از ۱۰
3
Sorooshhadibagi45
۸ سال پیش
پنجره عقبی به نظرم بهترین اثر هیچکاک
پنجره عقبی فیلمی با ایده ی خوب هست فیلم داستان ساده ای داره خبرنگاری که به علت شکستگی پا تو خونه ی خودش تنهاست و نمیتونه حرکت کنه و داره همسایه ها رو دید میزنه،ولی چیزی که این داستان ساده رو تبدیل به یک شاهکار میکنه روایت عالی اونه. شخصیت پردازی فیلم نسبت به فیلمای دیگه یه خورده ضعیف تره بد نیس ولی در حد فیلمای دیگه هیچکاک نیس.به نظرم بین نقش های تو فیلم گریس کلی در نقش لیزا از بقیه نقشا بهتره. قرار گرفتن دوربین در پنجره عقبی خیلی خوبه و تو تمام مدت فیلم که دوربین توی اتاقه و بیرون نمیره بیننده چیزی رو حس نمیکنه. هیچکاک از موتور محرکی در فیلم استفاده میکنه تا بهتر بتونه دارم خودش رو پیش ببره اون موتور محرک هم دلهره ایه که در فیلم به وجود میاره امتیاز ۸.۶/۱۰
2
ahmad888blogfa
۸ سال پیش
از آلفرد هیچکاک بعیده که یه همچین فیلمی بسازه چون فیلمنامه ی بسیار به دردنخوری داشت. من کارگردانی و فیلمبرداری فیلم رو دوست داشتم ولی فیلمنامه و داستان فیلم به نظر من خیلی چرت و خسته کننده بود. مناحترام میذارم به نظرات بقیه کاربرا ولی اصلا فیلمش به دلم نشست. به هر حال کارگردان فوقالعاده ای بود. من تعجب کردم از نمره بالای imdb چون به نظرم از ضعیف ترین کار های آلفرد هیچکاک بود.
74
meshkibaf1344
۸ سال پیش
بررسی سینمایی ترین فیلم تاریخ سینما از یگانه استاد بزرگ سینما شاهکار آلفرد هیچکاک= پنجره عقبی
تلاقی دو رویکرد مرد سالاری و زن سالاری و اعتدال بخشیدن به یکدیگر
ابژه شدگی ذهن سابژکتیو( تحلیلی سابژکتیو از فیلم پنجره عقبی)
این فیلم بسیار جای بحث دارد اما چون اصلاً نمی شود اینجا تمام مباحث را باز کرد پس سعی می کنم تنها توضیح کلی ای ذکر کنم تا برای علاقه مندان آشناییتی ایجاد کنم و اگر توفیق باشد بتواند دروازه قصر هیچکاک را به این فیلم، لااقل باز کنم.در اغاز ذکر کنم که از لحاظ مضمون سینمایی این فیلم برترین فیلم تاریخ سینما است و هیچ کارگردانی قدرت خلق چنین اثری در کارنامه ی خود نداشته است. در تیتراژ فیلم، که کم کم پرده ی پنجره بالا می رود به نحوی هیچکاک انگار دارد پرده سینما را بالا می کشد چرا که جفریز، در واقع در کل فیلم به یک معنا در حال دیدن فیلم سینمایی است و در حال تآثیر پذیرفتن است و به مرور نزدیک شدن، که سینما در واقع همین هنر تاثیر و تآثر است که شما در جای جای فیلم این را نظاره گرید( جفریز در این تماشا کردن، خودش را کشف می کند). در آغاز فیلم بدون استفاده از کوچکترین دیالوگی، هیچکاک به سرعت ما را با جغرافیای خانه و آپارتمان های روبرویش آشنا می کند و همچنین با استفاده از میزانسنی فوق العاده، یک معرفی هنرمندانه با حرکت پن دوربین از جفریز می دهد و ما حالا هم شغل او و هم علت شکستگی پایش را می دانیم و همچنین دغدغه ی اصلی فیلم که تلاقی او با لیزا فرمونت است، کلید می خورد. ما دو عکس پازیتیو و نگاتیو لیزا را در کنار هم می بینیم که تصویر نگاتیوش قاب گرفته شده و مسلط است و این صحنه، نوع نگاه جفریز در آغاز فیلم به لیزا است که حالتی از دوگانگی درآن دیده می شود و این گره اصلی فیلم است که باید جفریز با این چالش روبرو شود.
در سینما هیچکس به اندازه ی قدرت هیچکاک نمی تواند از عناصر انضمامی به عناصر انتزاعی برسد لذا در سینمای آلفرد هیچکاک هر امر واقعی ای در فضای فانتزی فیلم، به عنصر انتزاعی ارتقاء می یابد و در دو سطح معنا پیدا می کند. این شیوه ی درست به تصویر کشیدن امر انتزاعی در سینما است. در واقع فضای فانتزی این فیلم هیچکاک از درون شکاف ترس جفریز برای از دست رفتن مرد سالاریش و نفوذ زن به درون حوزه ی خصوصی اش و محدود کردن آزادیش، به بیرون می طراود. و گرفتاریش در این مخمصه را و یا کمی تسلیم شدن در برابر این چالش را با گچ شدگی و شکستگی پایش هیچکاک به تصویر می کشد و او را ناتوان جلوه می دهد و به همین دلیل، ناتوانی خودش را در حوزه ی خیال رفع می کند و سعی می کند در فضایی دیگر مرد سالاری خودش را دیکته کند چرا که در این طرف پنجره که او اسیر لیزا است نمی تواند تماماَ از حیثیت مردانگی خود دفاع کند پس آن را در فضایی دیگر جبران می کند که همان لایه ی فانتزی فیلم هیچکاک است. در واقع میان این طرف پنجره و آن طرف پنجره نسبتی پیچیده(اینهمانی) وجود دارد و بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند و مستقل از یکدیگر نیستند. حرکت های پن دوربین هیچکاک، به این نسبت هر لحظه بیشتر از قبل تاکید می کند تا جایی که حرکت های دوربین او شکل دایره وار به مرور پیدا می کنند و آن ها را در امتداد یکدیگر می آورد.مثلاً در همان اوایل فیلم( حدوداَ دقیقه ی ۲۲ )ما شاهدیم که چطور هیچکاک بر روی این امر تاکید می کند. جاییکه هر دو شخصیت جفریز و لیزا با زن تنهای طبقه ی پایین آپارتمان احساس یکسانی پیدا می کنند و به خوبی او را درک می کنند و یا چطور لیزا خودش را کنار دوشیزه تورسو قرار می دهد و حس او را توضیح می دهد و حتی در مورد موسیقی ای که همسایه ی نوازده ی آنها می نوازد چنین فکر می کنند که آن تجسم رابطه ی خودشان است. اما به غیر این مباحث، بسیار روشن است که آرامش یا عدم آرامش آپارتمان های روبروی پنجره ی اتاق جفربز، بسیار تحت تاثیر وقایعی است که در خانه ی جفریز اتفاق می افتد و به یک معنای دیگر انگار ناخودآگاه امری که در خانه جفریز اتفاق می افتد خودش را در آپارتمان های روبروی او منعکس می کند و این یعنی سینما، چرا که سینما اگر از ناخودآگاه فیلمساز برخواسته نشود به رسالت خود نمی رسد.
بحث اصلی فیلم بر روی این امر می گذرد که بلاخره کدام یک از دو طرف رابطه، تن به این می دهد که خودش را تغییر دهد و از آزادی خود برای راضی کردن طرف مقابلش بکاهد.این تغییر را در سیر فیلم،ما در شخصیت لیزا شاهدیم که در طی این تغییر، تبدیل به دختری کنجکاو و ماجراجو و فعال می شود و هر لحظه جف او را بیشتر می پسندد. اما از طرف دیگر جف هم تغییر می کند و به نوعی خودش را مجازات می کند چرا که اقای توروالد در واقع بخش تاریک ذهن اوست که هنوز همچنان به دنبال تحمیل مرد سالاری خودش است اما جف انگار ذهنش را ابژه ی خودش می کند و مشکلات رویکرد خودش را برملا می کند و در پایان فیلم انگار کابوس یا حتی آرزوی به بیان نیامده ی خودش به او حمله می کند. در پلان پایانی او را با دوپای شکسته، ناتوانتر از گذشته می بینیم و انگار او هم در رویکرد خودش همچون لیزا تحلیل رفته است.
فکر می کنم همینقدر کفایت کند، فقط ذکر کنم که جفریز هر چه بیشتر از ابزار عکاسی دقیقتر خود برای پی بردن به جنایت توروالد استفاده می کند در واقع دارد ذهن خودش را دقیق تر در حالت ابژه شدگی اش بررسی می کند و به نحوی دارد به بخشی از درون خودش هر بار نزدیک تر می شود.
با دیدن این فیلم، شما در واقع دعوت شده اید که اوج قدرت مدیوم سینما را نظاره گر باشد(تقدیم به علاقه مندان استـــــــــــــــــــــــادآلفرد کبیر)
1
mallah_kheaban13
۸ سال پیش
جز ده فیلم برتر دوید لینچ کبیر
1
hamenazgholipour
۸ سال پیش
فقط از پس هیچکاک برمیاد فیلمی بسازه که نمره کاربران سایت با نمره imdb برابر باشه
1
mohammadreza javadi
۸ سال پیش
ی فیلم خوش ساخت و تا حدی متفاوت ولی یک شاهکار یا فیلمی بی نقصی نیست و میشد از این سوژه فیلم قوی تری ساخت ولی خب آثار هیچکاک همیشه یک استانداردی داری ک میشه از دیدنش لذت برد..
1
hovatso
۸ سال پیش
انصافا جالب نبود... حالا دلیل نمیشه چون تو ۵۰ فیلم برتره و کارگردانش هیچکاکه همه بیایم بگیم فیلم شاخیه... grace kelly نبود تا آخر نمیدیدم فیلمو.
2
arman6297
۸ سال پیش
زیاد جالب نیست
8
alixxamadeo
۸ سال پیش
با کمال احترام به چاکران هیچکاک ، باید بگم با اینکه از لحاظ تکنیکی (مخصوصاً میزانسن) استاد مسلمه ولی تمام فیلمهاش یک مشکل بزرگ داره که گیر کردن یا هدف گرفتن لایه دوم روح انسانه(منطق و عقل و معما و ....) . هیچکاک هیچوقت یک هنرمند(به معنای خاص کلمه) نمیتونه باشه بلکه یک تکنسین عالیست که نداست مهمتر از قتل و عشق(معمول) و معما و دزدی و در کل جسم خاکی ، چیز دیگری در جهان هست که هنرمندان واقعی هم نامی برای آن نیافته اند ولی بارقه ای از آن را به اشکال مختلف دیده اند و به نمایش گذاشته اند.
داوینچی ، داوینچی شد چون شام آخر را زیبا و مدلل کشید نه صبحانه عمه کتی را . داستایوفسکی انسان آفرید ، روح آفریده اش را جِر داد ، سپس دست به قتل او زد .
لایه اول روح : n/a . لایه دوم : ۷/۱۰ . لایه سوم : ۰/۱۰ . هدف : لایه دوم روح انسان ( کشف داستان یک قتل) . شاید و یا حتماً اگر فیلم در زمان خودش دیده میشد در لایه دوم نمریِ کمتر از ۹ نمیگرفت.(البته از نظر من دیوانه)
باز هم میگم هیچکاک یکی از بهترین کارگردانان فنی تاریخ سینماست ولی کارگردان هنری خیر.
3
Alireza esm
۸ سال پیش
الفرد هيچكاك بدون شك تاريخ سينماست... اين فيلم يه شاهكار بالقوه هستش،فيلمنامه بسيار قوي و پر محتوايي داره...بازي بازيگران بي نهايت زيباست مخصوصا جيمز استوارت ستودني كه در اين فيلم هم باز هنر مثال زدني بازيگريشو به زيبايي نشون داد
1
امیر فرهاد مشایخی راد
۸ سال پیش
نمره اش نباید این باشه کارهای دیگه استاد خیلی بهتره و در مجموع بد نبود
1
reza.Q
۸ سال پیش
به فیلم های کلاسیک نمی شه زیاد گیر سه پیچ داد .ناسلامتی این فیلمو پنجاه سال قبل ساختن..با این حال خوب بود فیلمش..واسه طرفدارای فیلم های اکشن توصیه نمی شه .
0
agaramani
۹ سال پیش
Ali bod in film
1
majidmarzi1
۹ سال پیش
جالبه تمام فیلم هایی که از هیچکاک دیدم در عین سادگیش بسیار هیجان اانگیز و ترسناکه! بدون نیاز به داستان های خیالی گریم های عجیب غریب و موسیقی هایی با صدای بلند و ... کارخودشو میکنه و بیننده رو به اوج هیجان میرسونه واقعا لقب استاد سینما برازندشه
5
edFRG334
۹ سال پیش
یکی از بزرگ ترین معماهای تاریخ بشر که هنوز هم کسی نتونسته حلش کنه اینه که همه این چیزها در فیلم استاد خیال جیمز استوارت بود یا واقعیت بود ... هنوز دانشمندان یه جواب قطعی نرسیدند
4
rft4
۹ سال پیش
نمیدونم من فقط اینجوریم یا شما هم این حس دارید ... هر موقع این شاهکار یا بهتره بگم ابر شاهکار میبینم انگار بار اوله دارم نگاه میکنم و سر ذوق میام ...
2
aid_oghlan
۹ سال پیش
قبل از این فیلم، مستأجر ساخته‌ ی سال ۱۹۲۷ هیچکاک، بهترین فیلم اوست. هر آنچه در این میان ساخته حتی قدری نزدیک به مستأجر نیستند. یعنی ۲۷ سال هیچ!
4
G55456
۹ سال پیش
وای خداااااااااااااااا !! این بندت هیچکاک با ما چه کارها که نکرده !! بی نظیر ، شاهکار و ابر شاهکار تنها صافتی است که میتونه در رابطه با این فیلم به کار بره ... ۱۰ از ۱۰
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
از نظر تکنینک یکی از بهترین (بخوانید بهترین!) کارهای استاد، اما به اندازۀ سرگیجه شخصی و نایانگر جهان هیچکاک نبیست.
فیلم خوبیه ها ولی باورم نمیشه که همچین رتبه ای آورده باشه!!!
هیچی . این فیلم خسته کننده و مزخرف چیه واقعا؟ به نظرم هم هیچکاک گرایان و هم مفهوم گرایان هر کدوم از یه طرف بوم افتادن پایین . بعضی فیلم های هیچکاک در حد دیدن هم نیستن واقعا . بعد جالب اینجاست که میگن سرگرم کنندست . زمان خودش شاید بود اما الآن نه . من قبول دارم که سینما در درجه ی اول باید سرگرم کنه اما خیلی از فیلم های هیچکاک تاریخ مصرفشون گذشته و به شدت خسته کنندن . ۱ از ۱۰
.
حاوی اسپویل
فیلم بسیار خوبی بود.فیلم دارای دو بخش بود.بخش روایی و داستانی که دارای تعلیق و کشش زیادی بود و بخش مفهومی و معنایی که قالب دوم در قلب قالباول قرار گرفته شده به زیبایی.قالب اول روایت عکاس خبری که مجبوره بخاطر شکستگی پا در خونه استراحت کنه و از روی بیکاری از پنجره به تماشای زندگی همسایه بپردازه و ناخواسته وارد ماجرای مشکوکی میشه.و قالب دوم بخش مفهومی فیلم که زندگی مردسالاری جیمز استوارت که تا حدودی محدود شده بعلت شکستگی پا که اونهم کنایه هست با ورود زنی امروزی و باهوش قدرت تغییر پیدا میکنه و در نهایت با جسارت زنانه و پیگیری و همکاری هردو توسط کلید ماجرا یعنی حلقه ازدواج که اونهم کنایه محسوب میشه به پایان میرسه و در پایان پای شکسته دوم جیمزاستوارت و تصویر قدرتمند از زن که کنایه از وابستگی بیشتری به زندگی با زن جدید و امروزیه که بایستی بهش اعتماد کرد تا تغییر کنه و خودش رو نشون بده
کاملا تاریخ مصرف گذشته. شاید تا ۲۰ سال پیش اینجوری نبود.
خودم ورتیگو و سه چهارتا کار دیگه هیچکاک رو دوست دارم...
بهترین کارگردان تاریخ هیچکاکه
هیچوقت فراموش نمیکنم اولین بار که این فیلم رو دیدم... نه میدونستم کارگردان کیه نه اینکه بک گراندی از فیلم داشتم... خیلی جوون بودم، ۲۳-۲۴..در کل فکر میکردم قرار هست فیلمی از جانی دپ ببینم... چراشو یادم نمیاد.. ولی از لحظه ای که فیلم رو پلی کردم تا اخر دهنم باز بود... تا یک ماه هفته ای ۱بار با اشتیاق از اول تا اخر باز فیلم رو دیدم و خسته نمی شدم... یادم هست هرکیو می دیدم می گفتم ۰۰ریر ویندو۰۰ رو دیده یا نه، کلی به فرهنگ ۰۰نوزی۰۰ ما هم مرتبط میشه
پسر بی نظیره بی نظیر ....یه چنین شاهکاری رو میبنم ۶۳ سال پیش ساختن دهنم وا میمونه .... وای اگه هیچکاک الان زنده بود با این امکانات چ فیلمایی میساخت کاش توی نسله ما بود کارگردانیش...هر چند که همون سالها فیلمایی ساخته که هنوز رو دستش نیومده...
برای منی که دوستدار سینما بودم از نوجوانی و همه فیلمهاو نقدهاشون رو با هفته نامه سینما که چهارشنبه ها چاپ میشد پیگیر بودمو مثل الان به این سهولت فیلم گیر نمیومد ببینم الان جزو آرزوهامه که برآورده شده و میتونم هر فیلمی رو ببینم-با این تفاسیر برای من فیلم خوبی بود ولی عامه مردم که برای لذت فیلم میبینن بی شک فیلم بسیار کسل کننده و ضعیفی خواهد بود
ایده فیلم عالی بود
تعلیق در دقایق پایانی بیداد میکرد
همه چی خوب بود فقط چطور همه این مدت همه پنجره ها بازه و کسی هم این نمیدیدش؟حتی اگر در سایه هم بوده باشه باز ممکن نیست هیشکی به اون طرف نگاه نکنه،،که اینم جزئی از فیلمه و باید همینطور میبود،اگه نبود که فیلم نمیشد
به نظرم امتیاز شایسته امتیازی که داره هست
من به تماشای فیلمای هیچکاک ادامه میدم اما این فیلم ابدا در حد و اندازه های این تعاریف نیست. خصوصا بهترین فیلم تاریخ از نظر مضمون که با احترام به نظر دوستان من حداقل ۴۰۰-۵۰۰ فیلم با محتوای بهتر از این دیدم اما با کارگردانی بهتر از این خیلی خیلی کم. آثاری که اصلا خودتون میفهمید مال چه کارگردانی هستند تو سینما خیلی کمن و من کوبریک و هیچکاک رو تو بُعد فنی کارگردانی بهترینای تاریخ میدونم و البته افراد فوق العاده دیگه ای هم بودند.
کلیتRear Window از نظر من تاریخ گذشته هست. همونجور که نورث بای نورث وست و خیلی از آثار هیچکاک همین جورین. فیلمنامه این اثر اصلا و ابدا چیز خاصی نیست و هرچقدر که فیلم نکات جالب تو خودش میگنجونه که میتونید اون ها رو با دوباره دیدنش کشف کنید ( هنر کارگردانه )
شما کاراکترها رو خوب نمیشناسید و باهاشون ارتباط برقرار نمیکنید. رابطه جف و لیزا پرداخت مناسبی نداره و به جای این ها فیلم مخاطب رو در رابطه با این که آیا توروالد زنش رو کشته یا نه به شک و تردیدهای مختلف میندازه.
در مورد این که یه سری میگن هیچکاک خوب سرگرم میکرد هم نظر مساعدی ندارم و این فیلم برای خیلی از سلیقه ها میتونه شدیدا کسل کننده باشه. برای یه مخاطب خیلی عادی که تازه میخواد بیننده کلاسیک شه آثار بیلی وایلدر و چنتا کارگردان دیگه به نظرم خیلی خیلی سرگرم کننده تر از هیچکاک هستند.
با احترام به سایرین ۷ از ۱۰
پنجره عقبی به نظرم بهترین اثر هیچکاک
پنجره عقبی فیلمی با ایده ی خوب هست فیلم داستان ساده ای داره خبرنگاری که به علت شکستگی پا تو خونه ی خودش تنهاست و نمیتونه حرکت کنه و داره همسایه ها رو دید میزنه،ولی چیزی که این داستان ساده رو تبدیل به یک شاهکار میکنه روایت عالی اونه.
شخصیت پردازی فیلم نسبت به فیلمای دیگه یه خورده ضعیف تره بد نیس ولی در حد فیلمای دیگه هیچکاک نیس.به نظرم بین نقش های تو فیلم گریس کلی در نقش لیزا از بقیه نقشا بهتره.
قرار گرفتن دوربین در پنجره عقبی خیلی خوبه و تو تمام مدت فیلم که دوربین توی اتاقه و بیرون نمیره بیننده چیزی رو حس نمیکنه.
هیچکاک از موتور محرکی در فیلم استفاده میکنه تا بهتر بتونه دارم خودش رو پیش ببره اون موتور محرک هم دلهره ایه که در فیلم به وجود میاره
امتیاز ۸.۶/۱۰
از آلفرد هیچکاک بعیده که یه همچین فیلمی بسازه چون فیلمنامه ی بسیار به دردنخوری داشت.
من کارگردانی و فیلمبرداری فیلم رو دوست داشتم ولی فیلمنامه و داستان فیلم به نظر من خیلی چرت و خسته کننده بود. مناحترام میذارم به نظرات بقیه کاربرا ولی اصلا فیلمش به دلم نشست.
به هر حال کارگردان فوقالعاده ای بود.
من تعجب کردم از نمره بالای imdb چون به نظرم از ضعیف ترین کار های آلفرد هیچکاک بود.
بررسی سینمایی ترین فیلم تاریخ سینما از یگانه استاد بزرگ سینما
شاهکار آلفرد هیچکاک= پنجره عقبی
تلاقی دو رویکرد مرد سالاری و زن سالاری و اعتدال بخشیدن به یکدیگر
ابژه شدگی ذهن سابژکتیو( تحلیلی سابژکتیو از فیلم پنجره عقبی)
این فیلم بسیار جای بحث دارد اما چون اصلاً نمی شود اینجا تمام مباحث را باز کرد پس سعی می کنم تنها توضیح کلی ای ذکر کنم تا برای علاقه مندان آشناییتی ایجاد کنم و اگر توفیق باشد بتواند دروازه قصر هیچکاک را به این فیلم، لااقل باز کنم.در اغاز ذکر کنم که از لحاظ مضمون سینمایی این فیلم برترین فیلم تاریخ سینما است و هیچ کارگردانی قدرت خلق چنین اثری در کارنامه ی خود نداشته است.
در تیتراژ فیلم، که کم کم پرده ی پنجره بالا می رود به نحوی هیچکاک انگار دارد پرده سینما را بالا می کشد چرا که جفریز، در واقع در کل فیلم به یک معنا در حال دیدن فیلم سینمایی است و در حال تآثیر پذیرفتن است و به مرور نزدیک شدن، که سینما در واقع همین هنر تاثیر و تآثر است که شما در جای جای فیلم این را نظاره گرید( جفریز در این تماشا کردن، خودش را کشف می کند). در آغاز فیلم بدون استفاده از کوچکترین دیالوگی، هیچکاک به سرعت ما را با جغرافیای خانه و آپارتمان های روبرویش آشنا می کند و همچنین با استفاده از میزانسنی فوق العاده، یک معرفی هنرمندانه با حرکت پن دوربین از جفریز می دهد و ما حالا هم شغل او و هم علت شکستگی پایش را می دانیم و همچنین دغدغه ی اصلی فیلم که تلاقی او با لیزا فرمونت است، کلید می خورد. ما دو عکس پازیتیو و نگاتیو لیزا را در کنار هم می بینیم که تصویر نگاتیوش قاب گرفته شده و مسلط است و این صحنه، نوع نگاه جفریز در آغاز فیلم به لیزا است که حالتی از دوگانگی درآن دیده می شود و این گره اصلی فیلم است که باید جفریز با این چالش روبرو شود.
در سینما هیچکس به اندازه ی قدرت هیچکاک نمی تواند از عناصر انضمامی به عناصر انتزاعی برسد لذا در سینمای آلفرد هیچکاک هر امر واقعی ای در فضای فانتزی فیلم، به عنصر انتزاعی ارتقاء می یابد و در دو سطح معنا پیدا می کند. این شیوه ی درست به تصویر کشیدن امر انتزاعی در سینما است. در واقع فضای فانتزی این فیلم هیچکاک از درون شکاف ترس جفریز برای از دست رفتن مرد سالاریش و نفوذ زن به درون حوزه ی خصوصی اش و محدود کردن آزادیش، به بیرون می طراود. و گرفتاریش در این مخمصه را و یا کمی تسلیم شدن در برابر این چالش را با گچ شدگی و شکستگی پایش هیچکاک به تصویر می کشد و او را ناتوان جلوه می دهد و به همین دلیل، ناتوانی خودش را در حوزه ی خیال رفع می کند و سعی می کند در فضایی دیگر مرد سالاری خودش را دیکته کند چرا که در این طرف پنجره که او اسیر لیزا است نمی تواند تماماَ از حیثیت مردانگی خود دفاع کند پس آن را در فضایی دیگر جبران می کند که همان لایه ی فانتزی فیلم هیچکاک است.
در واقع میان این طرف پنجره و آن طرف پنجره نسبتی پیچیده(اینهمانی) وجود دارد و بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند و مستقل از یکدیگر نیستند. حرکت های پن دوربین هیچکاک، به این نسبت هر لحظه بیشتر از قبل تاکید می کند تا جایی که حرکت های دوربین او شکل دایره وار به مرور پیدا می کنند و آن ها را در امتداد یکدیگر می آورد.مثلاً در همان اوایل فیلم( حدوداَ دقیقه ی ۲۲ )ما شاهدیم که چطور هیچکاک بر روی این امر تاکید می کند. جاییکه هر دو شخصیت جفریز و لیزا با زن تنهای طبقه ی پایین آپارتمان احساس یکسانی پیدا می کنند و به خوبی او را درک می کنند و یا چطور لیزا خودش را کنار دوشیزه تورسو قرار می دهد و حس او را توضیح می دهد و حتی در مورد موسیقی ای که همسایه ی نوازده ی آنها می نوازد چنین فکر می کنند که آن تجسم رابطه ی خودشان است. اما به غیر این مباحث، بسیار روشن است که آرامش یا عدم آرامش آپارتمان های روبروی پنجره ی اتاق جفربز، بسیار تحت تاثیر وقایعی است که در خانه ی جفریز اتفاق می افتد و به یک معنای دیگر انگار ناخودآگاه امری که در خانه جفریز اتفاق می افتد خودش را در آپارتمان های روبروی او منعکس می کند و این یعنی سینما، چرا که سینما اگر از ناخودآگاه فیلمساز برخواسته نشود به رسالت خود نمی رسد.
بحث اصلی فیلم بر روی این امر می گذرد که بلاخره کدام یک از دو طرف رابطه، تن به این می دهد که خودش را تغییر دهد و از آزادی خود برای راضی کردن طرف مقابلش بکاهد.این تغییر را در سیر فیلم،ما در شخصیت لیزا شاهدیم که در طی این تغییر، تبدیل به دختری کنجکاو و ماجراجو و فعال می شود و هر لحظه جف او را بیشتر می پسندد. اما از طرف دیگر جف هم تغییر می کند و به نوعی خودش را مجازات می کند چرا که اقای توروالد در واقع بخش تاریک ذهن اوست که هنوز همچنان به دنبال تحمیل مرد سالاری خودش است اما جف انگار ذهنش را ابژه ی خودش می کند و مشکلات رویکرد خودش را برملا می کند و در پایان فیلم انگار کابوس یا حتی آرزوی به بیان نیامده ی خودش به او حمله می کند. در پلان پایانی او را با دوپای شکسته، ناتوانتر از گذشته می بینیم و انگار او هم در رویکرد خودش همچون لیزا تحلیل رفته است.
فکر می کنم همینقدر کفایت کند، فقط ذکر کنم که جفریز هر چه بیشتر از ابزار عکاسی دقیقتر خود برای پی بردن به جنایت توروالد استفاده می کند در واقع دارد ذهن خودش را دقیق تر در حالت ابژه شدگی اش بررسی می کند و به نحوی دارد به بخشی از درون خودش هر بار نزدیک تر می شود.
با دیدن این فیلم، شما در واقع دعوت شده اید که اوج قدرت مدیوم سینما را نظاره گر باشد(تقدیم به علاقه مندان استـــــــــــــــــــــــادآلفرد کبیر)
جز ده فیلم برتر دوید لینچ کبیر
فقط از پس هیچکاک برمیاد فیلمی بسازه که نمره کاربران سایت با نمره imdb برابر باشه
ی فیلم خوش ساخت و تا حدی متفاوت
ولی یک شاهکار یا فیلمی بی نقصی نیست و میشد از این سوژه فیلم قوی تری ساخت ولی خب آثار هیچکاک همیشه یک استانداردی داری ک میشه از دیدنش لذت برد..
انصافا جالب نبود...
حالا دلیل نمیشه چون تو ۵۰ فیلم برتره و کارگردانش هیچکاکه همه بیایم بگیم فیلم شاخیه...
grace kelly نبود تا آخر نمیدیدم فیلمو.
زیاد جالب نیست
با کمال احترام به چاکران هیچکاک ، باید بگم با اینکه از لحاظ تکنیکی (مخصوصاً میزانسن) استاد مسلمه ولی تمام فیلمهاش یک مشکل بزرگ داره که گیر کردن یا هدف گرفتن لایه دوم روح انسانه(منطق و عقل و معما و ....) .
هیچکاک هیچوقت یک هنرمند(به معنای خاص کلمه) نمیتونه باشه بلکه یک تکنسین عالیست که نداست مهمتر از قتل و عشق(معمول) و معما و دزدی و در کل جسم خاکی ، چیز دیگری در جهان هست که هنرمندان واقعی هم نامی برای آن نیافته اند ولی بارقه ای از آن را به اشکال مختلف دیده اند و به نمایش گذاشته اند.
داوینچی ، داوینچی شد چون شام آخر را زیبا و مدلل کشید نه صبحانه عمه کتی را .
داستایوفسکی انسان آفرید ، روح آفریده اش را جِر داد ، سپس دست به قتل او زد .
لایه اول روح : n/a . لایه دوم : ۷/۱۰ . لایه سوم : ۰/۱۰ . هدف : لایه دوم روح انسان ( کشف داستان یک قتل) . شاید و یا حتماً اگر فیلم در زمان خودش دیده میشد در لایه دوم نمریِ کمتر از ۹ نمیگرفت.(البته از نظر من دیوانه)
باز هم میگم هیچکاک یکی از بهترین کارگردانان فنی تاریخ سینماست ولی کارگردان هنری خیر.
الفرد هيچكاك بدون شك تاريخ سينماست...
اين فيلم يه شاهكار بالقوه هستش،فيلمنامه بسيار قوي و پر محتوايي داره...بازي بازيگران بي نهايت زيباست مخصوصا جيمز استوارت ستودني كه در اين فيلم هم باز هنر مثال زدني بازيگريشو به زيبايي نشون داد
نمره اش نباید این باشه کارهای دیگه استاد خیلی بهتره و در مجموع بد نبود
به فیلم های کلاسیک نمی شه زیاد گیر سه پیچ داد .ناسلامتی این فیلمو پنجاه سال قبل ساختن..با این حال خوب بود فیلمش..واسه طرفدارای فیلم های اکشن توصیه نمی شه .
Ali bod in film
جالبه تمام فیلم هایی که از هیچکاک دیدم در عین سادگیش بسیار هیجان اانگیز و ترسناکه! بدون نیاز به داستان های خیالی گریم های عجیب غریب و موسیقی هایی با صدای بلند و ... کارخودشو میکنه و بیننده رو به اوج هیجان میرسونه
واقعا لقب استاد سینما برازندشه
یکی از بزرگ ترین معماهای تاریخ بشر که هنوز هم کسی نتونسته حلش کنه اینه که همه این چیزها در فیلم استاد خیال جیمز استوارت بود یا واقعیت بود ... هنوز دانشمندان یه جواب قطعی نرسیدند
نمیدونم من فقط اینجوریم یا شما هم این حس دارید ... هر موقع این شاهکار یا بهتره بگم ابر شاهکار میبینم انگار بار اوله دارم نگاه میکنم و سر ذوق میام ...
قبل از این فیلم، مستأجر ساخته‌ ی سال ۱۹۲۷ هیچکاک، بهترین فیلم اوست. هر آنچه در این میان ساخته حتی قدری نزدیک به مستأجر نیستند. یعنی ۲۷ سال هیچ!
وای خداااااااااااااااا !! این بندت هیچکاک با ما چه کارها که نکرده !! بی نظیر ، شاهکار و ابر شاهکار تنها صافتی است که میتونه در رابطه با این فیلم به کار بره ... ۱۰ از ۱۰
خوب بود...هیچکاک خوب ساخته بود!
۷ میدم
HATMAN BEBIND AGHAYE STEWART KHOSHTIP HAM KE HAST