
جنگلهاى افريقا . « الوييز كلى » ( گاردنر ) دختر نمايشگرى است كه در انتظار ورود كشتى بخار ، نزد شكارچى جذابى به نام « ويكتور مارسول » ( گيبل ) و گروهش مىماند . آن دو كمكم به هم علاقهمند مىشوند اما با ورود يك انسان شناس به نام « دانلد نوردلى » ( سيندن ) و همسر ظاهرا سرد ولى آتشين مزاجش ، روابط پيچيده مىشوند .

پاریس، اواخر قرن نوزدهم. "لوئیس" همسر یک ژنرال، گوشواره هایی که همسرش در مراسم ازدواج به او هدیه داده را می فروشد تا قرض خود را بپردازد. ژنرال بطور مخفیانه گوشواره ها را می خرد و آن را به معشوقه خود "لولا" می دهد. "بارون دوناتی" دیپلماتی ایتالیایی آنها را خریده و در بازگشت به پاریس با "لوئیس" آشنا می شود و...

بندر پرل هاربر ، جنگ جهانى دوم . سرباز تازه وارد ، « رابرت ا . لى پرويت » ( كليفت ) ، از بوكس حرفهاى بيزار شده است و حاضر نيست كه بار ديگر داخل رينگ برود . پس از اين كه فرمانده جديد او « سروان هولمز » ( اوبر ) مىبيند « پرويت » به هيچ صورتى ديگر بوكس بازى نخواهد كرد به « گروهبان ميلتن واردن » ( لنكستر ) دستور مىدهد تا با سپردن كارهاى پست او را اذيت و خوار و خفيف كند...