
هاليوود، سال ۱۹۴۷. «راجر ربيت» (فلايشر)، ستاره ي فيلم هاي نقاشي متحرک نسبت به وفاداري همسرش، «جسيکا» (ترنر و اروينگ) ترديد دارد. رئيس کمپاني تهيه کننده ي فيلم هاي او، به يک کارآگاه خصوصي به نام «ادي» (هاسکينز) مأموريت مي دهد شواهدي عليه «جسيکا» جمع آوري کند تا «راجر» را به جدايي از همسرش قانع کند...

«باوموردا» (مادرش)، ملکه ی شرور، مطلع می شود که قرار است کودکی از بین «دیکینی ها» باعث سقوط او شود، دستور قتل تمام زنان باردار را می دهد. اما «الورا»، یکی از نوزادان نجات می یابد و خانواده ی «ویلو» (دیویس) او را پیدا می کنند. «ویلو» و خانواده اش که از نسل مردمانی کوچک هستند، از ترس حمله ی ملکه تصمیم می گیرند کودک را به «دیکنی ها» برسانند.

مادر کریشنا او را در سیرک رها کرده و می گوید تنها در صورتی می تواند به خانه بازگردد که هزینه ۵۰۰ روپیه برای خراب کردن دوچرخه برادرش را تهیه کند.او توسط سیرک رها شده و با قطار به سمت بمبئی حرکت می کند.او در خیابانهای بمبئی چای بین بارها جابجا می کند.او با یک معتاد به هروئین آشنا می شود و...