
«جوليان پاتر» (رابرتس) و «مايکل اونيل» (مالروني) تصميم گرفته اند اگر تا بيست و هشت سالگي مجرد مانده باشند، با هم ازدواج کنند. چيزي به جشن تولد بيست و هشت سالگي شان نمانده که «مايکل» با «جوليان» تماس مي گيرد. «جوليان» ابتدا تصور مي کند که «مايکل» قصد دارد به او پيشنهاد ازدواج بدهد، اما در مي يابد که «مايکل» قصد ازدواج با دختري ثروتمند به نام «کيمي والاس» (دياز) را دارد....

یک زن فقیر که مجبور شده است بین زندگی با عمه ثروتمندش و مردی خبرنگار که او را دوست دارد یکی را انتخاب کند با یک زن آمریکایی که وارث ثروتی است دوست میشود. وقتی که او متوجه میشود که این زن آمریکایی عاشق معشوقع خبرنگار او شده و همچنین متوجه میشود که این زن آمریکایی بزودی میمیرد, متوجه میشود که فرصتی بدست آورده که میتواند هم ثروت و هم کسی که اورا دوست, هر دو را با هم داشته باشد.