
بازيگر جواني به نام «جاني» (کانسيدين)، همسرش، «سارا» (مورتن) و دخترانش، «کريستي» (سارا بوگلر) و «آري يل» (اما بوگلر) را مخفيانه از مرز کانادا وارد امريکا مي کند و به اميد جان دادن به زندگي حرفه اي اش، خانواده را به نيويورک مي برد. اما همگي خيلي زود در مي يابند که امريکا آن چنان هم سرزمين فرصت هاي بي حد و حصر نيست...

«تولا» (واردالوس) زن يوناني / امريکايي سي و چند ساله، در رستوران يوناني پدر و مادرش در شيکاگو کار مي کند و هنوز مجرد است. تا اين که با مرد ظاهرا بي عيب و نقصي به نام «ايان ميلر» (کوربت) آشنا مي شود که معلم مدرسه است. اين دو خيلي زود دل باخته ي يک ديگر مي شوند. اما دو مشکل وجود دارد: «ايان» اولا يوناني نيست و ثانيا گياهخوار است و اين هر دو مورد، خانواده ي «تولا» را به وحشت مي اندازد.

«می» (آنجلا بتیس) زنی گوشه گیر و عجیب است که تنها زندگی می کند و تنها همدمش عروسکی بدقیافه است که در محفظه ای شیشه ای قرار دارد. او در دامپزشکی بعنوان دستیار جراح کار می کند. وقتی که عروسک او بصورت تصادفی می شکند، «می» تصمیم می گیرد از اعضای بدن اطرافیانش که او را طرد کرده اند، عروسک جدیدی بسازد...