سارا دختر نوجوانیست که منتظر تولد هجده سالگی اش است تا از پدر روان پریش خود، دون، دور شود. اما قبل از اینکه حتی شمع ها را فوت کند، دون او را در زیرزمین خانه شان زندانی می کند...
ادیتور سی و هشت ساله بلندپرواز مجله ریبل الیس در حال بازگشت از برزیل به پاریس است که فلش مموری خود را در هواپیما گم می کند، هرچند یک دانشجوی معماری ،بالتازا ایپفل، آن را پیدا می کند و با الیس یک قرار ملاقات برای تحویل فلش می گذارد...
پارتنوپه، که در سال ۱۹۵۰ در نزدیکی ناپل و در دریا زاده شد، زیبا، معماگونه و خردمند است. او آشکارا مورد توجه بسیاری قرار میگیرد. با این وجود، زیبایی هزینهای نیز دارد...
در یک گردهمایی خانوادگی ایرانی-آمریکایی، راز خانوادگیای فاش میشود که مادر و دختری که از هم دور شدهاند را به گذشته میکشاند. آنها در طول این کاوش متوجه میشوند که از آنچه فکر میکردند بیشتر شبیه هم هستند...