خبرنگارى الكلى به نام « چاك » ( داگلاس ) ، در آلبيوكركى نيومكزيكو كار مىكند و انتظار فرصتى را مىكشد تا موفقيت گذشتهى خود را بار ديگر بازيابد . خيلى زود مردى ( بنديكت ) در غارى گرفتار مىآيد و « چاك » متوجه مىشود كه فرصت مورد نظرش را به دست آورده است ...
«الن ایم» (لین)، ستاره ی موسیقی راک اندرول، برای اجرای کنسرتی به شهر زادگاهش بر می گردد. در حین اجرای کنسرت، یک گروه موتورسوار تبهکار «الن» را می ربایند و حالا از «تام کودی» (پار)، محبوب قدیمی «الن» درخواست کمک می شود.
هنگامی که سارپاتا پارامبرائی برای مسابقه عمل کن یا بمیر به چالش کشیده می شود ، آیا کابیلان ، یک کارگر جوان ، آیا خود دستکش می پوشد و قبیله خود را به پیروزی می رساند ، یا توسط مادر ناراضی و سیاست خطرناک او منصرف می شود؟...
« ماكس كيدى » ( ميچم )، بيمار روانى، پس از شش سال حبس به جرم هتك حرمت و ضرب و شتم، آزاد مىشود. او در فكر انتقام از « سام بودن » ( پك )، وكيل محترمى است كه در دادگاه عليه او شهادت داده بود...