
«ستوان تاک پندلتن» (کواييد)، خلبان پروازهاي آزمايشي که براي شرکت در يک آزمايش کوچک سازي داوطلب شده، قرار است پس از ورود به کپسول بسيار کوچکي، از طريق سرنگ به بدن يک خرگوش تزريق شود. اما تعدادي جاسوس حين آزمايش سر مي رسند و «تاک» بالاجبار به بدن «جک پاتر» (شورت)، فروشنده اي که از بيماري مي ترسد، تزريق مي شود...….

دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.

«موکو» (مارکوارت)، قاچاقچي مواد مخدر در شهر مرزي آکوناي مکزيک، پس از نارو زدن به شريک قبلي اش، «آسول» نيز اسلحه هايي در يک جعبه ي گيتار مي گذارد و شبيه به يک نوازنده ي گيتار دوره گرد به راه مي افتد تا «موکو» را بکشد. از سوي ديگر يک نوازنده ي دوره گرد واقعي ـ «مارياچي» (گالاردو) ـ با لباسي هم شکل او و جعبه ي گيتاري در دست نيز در راه است...

سال ۲۰۲۲. جمعيت چهل ميليوني شهر نيويورک، به طور عمده به غذاهاي مصنوعي کمپاني عظيم سويلنت وابسته است. «کارآگاه تورن» (هستن)، آپارتماني درب و داغان ولي ارزان قيمت را با «سول رات» (رابينسن) - مسئول تحقيق پرونده هاي «تورن» - شريک مي شود. در تحقيق براي چگونگي مرگ ثروتمندي به نام «ويليام سايمنسن» (کاتن)، حقايق هولناکي فاش مي شود.

"ایوان" کشیشی در کلیسای یک روستا است که به خاطر سیب هایش که در درختی بزرگ جلوی کلیسا بزرگ شده اند شناخته می شود. او انسان عجیبی است. دنیا را با عینک خوشبینی می بیند و معتقد است با شیطان در حال جنگ است. "آدام" یک نئو نازی سرسخت است که به کلیسا برای انجام خدمات اجتماعی محکوم می شود. او به خود قول می دهد که ایمان "ایوان" را در هم بشکند...

داستان فیلم حکایت واقعی یک ایستگاه رادیویی غیر قانونی پخش موسیقی راک و پاپ در دهه ۶۰-۷۰ انگلیس است که از داخل یک کشتی به نام "Pirate Radio Rock" و از داخل آبهای دریای شمال تهیه و پخش میشد و با مخالفت حکوت سلطنتی وقت بریتانیا همراه بود و کشمکش بین این رادیو که آن زمان بیش از ۹۶% مردم به آن گوش میدادند یکی از جنبه های دیدنی این فیلم به یاد ماندنی است.

"مایلز" وکیلی موفق و ثروتمند است که بخاطر توانایی اش در عرصه پرونده های طلاق شهرت فراوانی دارد . او از سوی میلیاردری به اسم "رکس" استخدام می شود تا وکالت او را در پرونده طلاق از همسرش عهده دار شود . همسر "رکس" ، "مریلین" ، زنیست که تنها بدنبال پول است و با چنین هدفی با رکس ازدواج کرده است...

هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.