
خانواده ي سلطنتي چين دستخوش آشوب است. امپراتور (يون- فات) در حال مسموم کردن تدريجي همسرش (لي) با اضافه کردن زهر به داروي او است. ملکه با ناپسري اش، «شاهزاده وان» (يه) سر و سري دارد و او نيز به نوبه ي خود با «چان» (لي مان)، دختر پزشک قصر. «شاهزاده جاي» (جي چو) از نبردي طولاني با مغول ها بازگشته است و پسر کوچک تر، «شاهزاده يو» (جونجي) نيز از اين که همه ي توجه به برادرانش معطوف شده، در آتش حسادت مي سوزد...

هیو (جت لی) که با فن ووشو مبارزه می کند، به قهرمان چین طی سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۱۰ بدل می شود. زمانی که در مبارزه ای حریف قدر خود را در شهرش شکست می دهد و می کشد، یکی از شاگردان او خانواده هیو را به قتل می رساند و هیو که از کرده اش پشیمان شده، مبارزه را کنار می گذارد و به گوشه ای دنج پناه می برد. سال ها بعد غربی ها در چین هماورد طلبی می کنند و هیو به خاطر چین آماده مبارزه می شود و …