

این سریال داستان آنی لندزبرگ و اوون میلگریم را روایت میکند ، دو غریبهای که به مراحل پایانی درمان دارویی مرموز خود که هر کدام به دلایلی شخصی در آن حضور دارند ، نزدیک میشوند. آنها هیچگاه زندگی خوبی را پشت سر نگذاشتهاند و وعدهی درمان دارویی جدیدی به آنها داده شده است که توسط دکتر جیمز مانتلری تولید شده و او ادعا میکند که این قرصها هر نوع بیماری را درمان میکند. آنها به همراه ده نفر دیگر طی سه روز تحت آزمایش و درمان قرار میگیرند تا بررسی و ثابت شود که این درمان دارویی هیچ عوارض جانبی را نخواهد داشت و کاملا بیماری را درمان میکند. اما…

یک دختر کوچک هشت ساله استثنایی است که بر خلاف همسالانش بسیار متواضع و درخشان از جهان اطراف او است. هنگامی که عمه اش، که از زمان تولد مراقب او بوده است، او را ترک می کند، Öykü مجبور می شود که پدرش Demir را پیدا کند. متأسفانه دمیر، یک متهم غیرمسئول و کلاهبردار که در یک یتیم خانه بزرگ شده است، روزی که Öykü دمیر را پیدا میکند, دمیر دستگیر می شود و ….

داستان این سریال به این شکل است که در حدود سال های ۱۹۷۰ میلادی در استانبول دو جوون که خودشون رو برای ازدواج حاضر میکردن با اتفاقی مواجه میشن که اصلا انتظارش رو نداشتن. ییلماز بخاطر زلیخا دست به قتل میزنه و مجبور به فرار میشه و زلیخا هم اونو تنها نمیذاره… دست تقدیر این دو رو به چوکوروا میکشونه. این دو جوون که با وجود تمام مشکلات مصمم بودن همچنان عاشق هم باشن ولی بعد از آشنایی با خانواده ی یامان که ارباب چوکوروا و صاحب مزارعی که ییلماز و زلیخا در اون کار میکردن بودن، همه چیز تا ابد عوض میشه.