

بو یونگ جو یک جراح معروفه که ناگهان ناپدید میشه و هیچکس نمیدونه چه اتفاقی افتاده. بو یونگ جو الان به عنوان “معلم کیم” زندگی میکنه و اسم خودش رو گذاشته دکتر رمانتیک، او از تنهایی و زندگی در انزوا لذت میبره. کانگ دونگ جو به خاطر اینکه کسی رو زمین بزنه دکتر میشه و یون سئو جون هم به خاطر اینکه توجه یک نفر رو به دست بیاره دکتر میشه. بعد از اینکه اونها با معلم کیم آشنا میشن درباره ارزشهای زندگی و راحتی و آسودگی خاطری که عشق بهشون میتونه بده پی میبرن…

آلیز که در روزی که به دنیا آمد مادرش را از دست داد، دختر جوانی زیبا اما بسیار خودخواه است که توسط پدرش لوس شده و بزرگ شده است. آلیز که وقتی متوجه میشود پدرش دوباره ازدواج میکند دیوانه میشود، تصمیم میگیرد برای انتقام گرفتن با مردی ازدواج کند که هرگز اجازه ازدواج او را نمیدهد. با این حال، همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.

در دنیایی که شیاطین از طریق دروازههای جهان به آن هجوم میآورند، انسانها به رهبری فرقه کوه آرکهان و آکادمیهای دائو از خود دفاع میکنند. منگ چوان، یک جنگجوی جوان با گذشتهای دردناک، به دلیل فداکاری مادرش، مصمم است شیاطین را نابود کند. او برای آموزش و منابع به فرقه کوه آرکهان میرود و از مهارت خود در شمشیربازی سریع و علاقه خود به نقاشی برای قدرتمندتر شدن استفاده میکند. این داستان جذاب، سفر منگ چوان را روایت میکند که در کنار انسانهای همکارش با شیاطین میجنگد.