در بالای وصیت‌نامه‌ای که به کوبین نسبت داده می‌شود و در کنار جسدش یافت شد، کلمهٔ بزرگ بودا جلب توجه می‌کند. بودا نام دوست خیالی کوبین در دوران کودکی‌اش بود.
خیلیا از افسردگی خودکشی کردند هیث لجر ، رابین ویلیام ،، اینم از کورت کاش براشون زندگی‌بعد از مرگی‌وجود نداشته باشه کاش کلن زندگی بعد از مرگی وجود نداشته باشه.
23
1
۱۰ سال پیش
دلیلی برای مرگ وجود ندارد ، فقط قدرت است ، قدرتی که در برابر دنیایی که شما را درک نمی کند ، ایستادگی کنید ، ایستادگی در برابر تمام مردمی که در دنیای پوچ خود غلطانیده می شوند ، ایستادگی در برابر لذت هایی که چیزی جز عذاب وجدان به همراه ندارند و تنها در چند لحظه باعث می شوند که شما خود را فراموش کنید ، فراموش کنید که بوده اید و حسرت آن در تلالو آن گم شود ، حسرت نسبت به دنیایی که آرمان شهر های آن از دروغ ساخته شده اند ، ما هم این حسرت را که در نوشته های صادق هدایت به تصویر کشیده شد ، و در گفته های حسین پناهی فریاد کشیده شد ، درک کردیم ولی مانند سوسکی که کافکو به تصویر کشید ، در اتاقی گیر کرده ایم و هیچ راه نجاتی بر ما نیست ، ما نیز قدرت تو را می خواهیم که از مردم دارای تعصب و تنفر که مانند کبک سر خود را در زیر برف کرده اند ، رها شویم و از دنیای پوچ خود فرار کنیم ولی هیچ راه نجاتی نیست ، تنها گوش دادن به آهنگهای شما و حسرتی که در زمان و قدرت و شهامت شما گم شده است ،،، آری ما به قدرت شما ، شهامت گرفتن جان خود ، حسودی می کنیم ،،
9
aminshakuri0
۱۰ سال پیش
مردی که فهمید تو دنیا چه خبره... مردی که دنیارو فروخت...
8
farahanchi75
۱۰ سال پیش
فییین... فییین...، یه بویی میاد! فیلم بو میده!
6
babakkhan123
۱۰ سال پیش
کاور مستند باتیستوتا هست که
6
shahab.zare66
۸ سال پیش
برای بودا
از زبان یک ساده دل با تجربه که آشکارا به یک اخته و بچه غرغرو تبدیل شده،صحبت می کنم.این یادداشت باید کاملا راحت فهمیده شود.
همۀ اخطارهای Punk-Rock ۱۰۱ طی این سال ها،از اولین آشنایی ام با اخلاقیاتی که همراه با استقلال می آید و تحقیر های جامعۀ شما ثابت شده است که صحیح است.
مثلا وقتی پشت صحنه هستیم و چراغ ها خاموش می شود و فریاد دیوانه وار جمعیت شروع می شود،آن گونه که فردی مرکوری را تحت تاثیر قرار می داد بر من اثر نداشت،به نظر می رسید که او از عشق و تحسین جمعیت لذت می برد،لذتی که من کاملا اجر می گذارم و به آن حسادت می کنم.حقیقت این است که من نمی توانم شما را تحمیق کنم،هیچ کدام از شما را.این اصلا برای شما یا خود من منصفانه نیست. بدترین جنایتی که فکرش را می توانم بکنم این است که مردم را با جعل و وانمود کردن این که من صد در صد حال می کنم بچاپم.گاهی اوقات احاس می کنم باید پیش از اینکه از روی سن پایین بروم گارت خروج بزنم.من با تمام قوا سعی کردم که قدر بدانم (و خدایا این کار را کردم،باور کنید که کردم،اما کافی نیست). به این واقعیت که من و ما بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار دادیم و سرگرم کردیم اجر می گذارم.من باید از آن دسته آدم های خود شیفته ای باشم که وقتی چیزی گذشته تازه قدرش را می دانند.بسیار حساس هستم و احتیاج دارم تقریبا بی حس باشم تا دوباره آن اشتیاق را که در دوران کودکی داشتم باز یابم.
در طول سه تور اخیر نسبت به نردمی که می شناختم،و هواداران موسیقی مان قدردانی بهتری داشتم.اما هنوز نمی توانم از احساس یاس،گناه و همدلی که نسبت به همه دارم عبور کنم.در همه ما جنبه های خوب وجود دارد و من فکر می کنم مردم را بسیار دوست دارم.آنقدر زیاد که من را وحشتناک غمگین می کند.هی مرد! متولد برج حوت (اسفند)،غمگین کوچولو،حساس،قدرنشناس،چرا لذت نمی بری؟ نمی دانم!
همسری بسیار خوب دارم که از او بلند پروازی و همدلی تراوش میشود و دختری که مرا بسیار به یاد آنچه خودم بودم می اندازد،سرشار از عشق و لذت.هر کسی را که می بیند می بوسد چون همه خوبند و هیچ آسیبی به او نمی رسانند. و این مرا به هراس می اندازد تا جایی که دیگر کنترل خود را از دست می دهم.نمی توانم این خیال را تحمل کنم که فرانسیس هم بینوا و خودویرانگر و مرگ غلطا نکی شبیه به آنچه من شدم بشود.دوران خوبی داشتم،بسیار خوب و من خوشحال و مفتخرم.اما از سن هفت سالگی، به کلی از تمام انسان ها متنفر شدم.تنها به این دلیل که به نظر می رسید برای مردم بسیار آسان است که ادامه بدهند و همدلی داشته باشند.فکر می کنم تنها به این دلیل که من مردم را دوست دارم و برای آنها احساس تاسف می کنم!
برای نامه ها و توجه تان در طی این سال ها از ته چاله سوزان و پیچان شکم خود تشکر می کنم.من زیادی دمدمی و ویری هستم دلبندم!دیگر هیچ شور و سودایی ندارم. به یاد داشته باشید که بهتر است به یکباره خاموش شد تا ذره ذره محو.
صلح،عشق،یکدلی
کرت کوبین
فرانسیس و کرتنی،من در محراب شما خواهم بود.
کرتنی خواهش می کنم ادامه بده،به خاطر فرانسیس.
برای زندگیش،که بدون من بسیار شادتر خواهد بود.
دوستت دارم،دوستت دارم!
4
negin.es_7
۹ سال پیش
کرت کوبین خودکشی کرده. خیلی مسخره ست الکی میخواد یارو بگه به قتل رسیده اونم توسط همسرش -__- خیلی غیراخلاقی و مسخره ست
3
Overdose
۱۰ سال پیش
اومدم اون دسته از کاربرای همیشه حاضر در صحنه رو ببینم چطور به این فیلم امتیاز میدن در عرض ۱ ثانیه ک اومده :|
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
در بالای وصیت‌نامه‌ای که به کوبین نسبت داده می‌شود و در کنار جسدش یافت شد، کلمهٔ بزرگ بودا جلب توجه می‌کند. بودا نام دوست خیالی کوبین در دوران کودکی‌اش بود.
خیلیا از افسردگی خودکشی کردند هیث لجر ، رابین ویلیام ،، اینم از کورت
کاش براشون زندگی‌بعد از مرگی‌وجود نداشته باشه کاش کلن زندگی بعد از مرگی وجود نداشته باشه.
دلیلی برای مرگ وجود ندارد ، فقط قدرت است ، قدرتی که در برابر دنیایی که شما را درک نمی کند ، ایستادگی کنید ، ایستادگی در برابر تمام مردمی که در دنیای پوچ خود غلطانیده می شوند ، ایستادگی در برابر لذت هایی که چیزی جز عذاب وجدان به همراه ندارند و تنها در چند لحظه باعث می شوند که شما خود را فراموش کنید ، فراموش کنید که بوده اید و حسرت آن در تلالو آن گم شود ، حسرت نسبت به دنیایی که آرمان شهر های آن از دروغ ساخته شده اند ،
ما هم این حسرت را که در نوشته های صادق هدایت به تصویر کشیده شد ، و در گفته های حسین پناهی فریاد کشیده شد ، درک کردیم ولی مانند سوسکی که کافکو به تصویر کشید ، در اتاقی گیر کرده ایم و هیچ راه نجاتی بر ما نیست ، ما نیز قدرت تو را می خواهیم که از مردم دارای تعصب و تنفر که مانند کبک سر خود را در زیر برف کرده اند ، رها شویم و از دنیای پوچ خود فرار کنیم ولی هیچ راه نجاتی نیست ، تنها گوش دادن به آهنگهای شما و حسرتی که در زمان و قدرت و شهامت شما گم شده است ،،، آری ما به قدرت شما ، شهامت گرفتن جان خود ، حسودی می کنیم ،،
مردی که فهمید تو دنیا چه خبره... مردی که دنیارو فروخت...
فییین... فییین...، یه بویی میاد!
فیلم بو میده!
کاور مستند باتیستوتا هست که
برای بودا
از زبان یک ساده دل با تجربه که آشکارا به یک اخته و بچه غرغرو تبدیل شده،صحبت می کنم.این یادداشت باید کاملا راحت فهمیده شود.
همۀ اخطارهای Punk-Rock ۱۰۱ طی این سال ها،از اولین آشنایی ام با اخلاقیاتی که همراه با استقلال می آید و تحقیر های جامعۀ شما ثابت شده است که صحیح است.
مثلا وقتی پشت صحنه هستیم و چراغ ها خاموش می شود و فریاد دیوانه وار جمعیت شروع می شود،آن گونه که فردی مرکوری را تحت تاثیر قرار می داد بر من اثر نداشت،به نظر می رسید که او از عشق و تحسین جمعیت لذت می برد،لذتی که من کاملا اجر می گذارم و به آن حسادت می کنم.حقیقت این است که من نمی توانم شما را تحمیق کنم،هیچ کدام از شما را.این اصلا برای شما یا خود من منصفانه نیست. بدترین جنایتی که فکرش را می توانم بکنم این است که مردم را با جعل و وانمود کردن این که من صد در صد حال می کنم بچاپم.گاهی اوقات احاس می کنم باید پیش از اینکه از روی سن پایین بروم گارت خروج بزنم.من با تمام قوا سعی کردم که قدر بدانم (و خدایا این کار را کردم،باور کنید که کردم،اما کافی نیست). به این واقعیت که من و ما بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار دادیم و سرگرم کردیم اجر می گذارم.من باید از آن دسته آدم های خود شیفته ای باشم که وقتی چیزی گذشته تازه قدرش را می دانند.بسیار حساس هستم و احتیاج دارم تقریبا بی حس باشم تا دوباره آن اشتیاق را که در دوران کودکی داشتم باز یابم.
در طول سه تور اخیر نسبت به نردمی که می شناختم،و هواداران موسیقی مان قدردانی بهتری داشتم.اما هنوز نمی توانم از احساس یاس،گناه و همدلی که نسبت به همه دارم عبور کنم.در همه ما جنبه های خوب وجود دارد و من فکر می کنم مردم را بسیار دوست دارم.آنقدر زیاد که من را وحشتناک غمگین می کند.هی مرد! متولد برج حوت (اسفند)،غمگین کوچولو،حساس،قدرنشناس،چرا لذت نمی بری؟ نمی دانم!
همسری بسیار خوب دارم که از او بلند پروازی و همدلی تراوش میشود و دختری که مرا بسیار به یاد آنچه خودم بودم می اندازد،سرشار از عشق و لذت.هر کسی را که می بیند می بوسد چون همه خوبند و هیچ آسیبی به او نمی رسانند. و این مرا به هراس می اندازد تا جایی که دیگر کنترل خود را از دست می دهم.نمی توانم این خیال را تحمل کنم که فرانسیس هم بینوا و خودویرانگر و مرگ غلطا نکی شبیه به آنچه من شدم بشود.دوران خوبی داشتم،بسیار خوب و من خوشحال و مفتخرم.اما از سن هفت سالگی، به کلی از تمام انسان ها متنفر شدم.تنها به این دلیل که به نظر می رسید برای مردم بسیار آسان است که ادامه بدهند و همدلی داشته باشند.فکر می کنم تنها به این دلیل که من مردم را دوست دارم و برای آنها احساس تاسف می کنم!
برای نامه ها و توجه تان در طی این سال ها از ته چاله سوزان و پیچان شکم خود تشکر می کنم.من زیادی دمدمی و ویری هستم دلبندم!دیگر هیچ شور و سودایی ندارم. به یاد داشته باشید که بهتر است به یکباره خاموش شد تا ذره ذره محو.
صلح،عشق،یکدلی
کرت کوبین
فرانسیس و کرتنی،من در محراب شما خواهم بود.
کرتنی خواهش می کنم ادامه بده،به خاطر فرانسیس.
برای زندگیش،که بدون من بسیار شادتر خواهد بود.
دوستت دارم،دوستت دارم!
کرت کوبین خودکشی کرده. خیلی مسخره ست الکی میخواد یارو بگه به قتل رسیده اونم توسط همسرش -__- خیلی غیراخلاقی و مسخره ست
اومدم اون دسته از کاربرای همیشه حاضر در صحنه رو ببینم چطور به این فیلم امتیاز میدن در عرض ۱ ثانیه ک اومده :|