داستان فیلم حکایت نگهبانان باغ وحش ورشو به نامهای آنتونیا و جان زابینسکی است. این دو نفر در تلاشند تا در دوران اشغال لهستان توسط آلمان جان هزاران نفر از مردم و حیوانات را نجات دهند…
داستان فیلم حکایت نگهبانان باغ وحش ورشو به نامهای آنتونیا و جان زابینسکی است. این دو نفر در تلاشند تا در دوران اشغال لهستان توسط آلمان جان هزاران نفر از مردم و حیوانات را نجات دهند…
به قول دکتر قهرمان جنگ جهانی دوم قهرمان بودن به اون نیست که چند نفر کشتی به اون که چند نفر تونستی نجات بدی
29
ghasem_dehghan88
۸ سال پیش
خیلی منتظر این فیلم بودم، به راستی کهانسان واقعی کسی هست که در اون آشفتگی به فکر حیوانات بی زبان وبی گناهو همچنین انسانهای ناتوان بوده...اگه بهشتی وجود داره این گونه انسانها از مستحق ترین واردشدگان به آنند..
27
javaditaghi
۸ سال پیش
منم دوتا خرگوش نجات دادم آوردمشون خونه تو حیاط الان ۱۹ تا اضافه شدن اینقدر هم با مزه و دستی شدن که دلم نمیاد بفروشمشون واسه خودشون تو باغچه رو کندن لونه درست کردن منم دورشون رو فنس و توری کشیدم تا گربه نتونه بگیرتشون
8
farhanwillmadeit
۸ سال پیش
جسیکا چستین تو زندگی واقعیش هم حامی حقوق حیوانات هست که کاره فوق العاده پسندیده ایه... انسان بزرگترین دشمن حیوانات کره زمین هست و مشکلات بزرگی در اکوسیستم و زیستگاه و غذا و در کل چرخه زندگی طبیعی اون ها به وجود آورده... گونه های مختلفی منقرض شدند یا در خطر انقراض هستند که تو کشور ما هم این اتفاق داره میفته و نسل یکی از زیباترین مخلوقات یعنی یوز ایرانی در وضعیت شدیدا هشدار دهنده ای هست. فیلم داستان زندگی واقعی زوجی لهستانی به نام های آنتونیا و یان ژابینسکی هست که در جریان جنگ جهانی دوم، دست به یه کار عمیق انسانی زدند و علاوه بر مردم، تلاش کردند تا جان حیوانات بی گناه باغ وحش ورشو رو هم نجات بدن که تو اون وضعیت فقط آدم های بزرگ و مستثنا از سایرین میتونن همچین تفکری داشته باشن. فیلم خوبی به لحاظ موضوع هست و توصیه میشه که تماشا کنیدش...
5
amirreza.akcent
۸ سال پیش
موسیقی متن عالی
5
احمد اسماعیل کاشی
۸ سال پیش
فیلم شعاری و کذب محض خود پیشوا از حامیان حیوانات بود اونم در زمانی که هیچ کدوم از کشورای اروپایی به حیوانات اهمیت نمیدادند در مورد فیلم هم که اصلا بر خلاف اسمش در مورد حیوانات نیس اصلا فقط داره مظلوم نمایی یهودی ها رو نشون میده چقدر قشر مظلومین واقعا..... اصلا دوست نداشتم فیلمشو هایل هیتلر 卐
4
aidin dadvar
۸ سال پیش
kash kami ham az janghaye maroofe dige film besazan mesle jange korea ya hata jange jahaniye aval ya jange khalife farse avayele dahe ۹۰ miladialan ke badtar az nazi ha ham dar donya hast dige nakh nama shodan
3
m.vanaee72
۸ سال پیش
زن نگهبان باغ وحش
نیکی کارو را جزء کارگردانانی می دانستم که آثارش گرچه شاهکار نیستند، اما ارزش دیدن دارند. این سومین فیلمی بود که از نیکی کارو دیدم، بعد از فیلم حال خوب کن McFarland USA و فیلم انصافا خوب Whale Rider (که اولین فیلم بلند سینمایی کارو است) و انتظار داشتم با اثر خوب دیگری مواجه شوم. راستش فیلم اصلا به دلم ننشست و انتظارم برآورده نشد. به نظرم فیلمنامه فیلم ایرادات اساسی دارد و بعد از آن همه کارگردانی خانم کارو در کل فیلم چندان قابل قبول نیست. نکته اول اینکه چرا زن نگهبان باغ وحش و چرا نگهبان باغ وحش نه؟ واقعا برایم جای سوال بود. آیا با تمرکز دوربین روی شخصیت زن، او می شود شخصیت کلیدی؟ فکر نمی کنم. در ایده و حتی اجرای زنده نگه داشتن آدم ها شوهرش بیشتر دخیل بود تا او. تنها چیزی که شخصیت زن در آن تنها بود، رابطه اش با آن مامور آلمانی بود که آن هم سطحی پرداخت شده بود. مسئله ای که گفتم، بیشتر از آنکه صرفا ایراد به اسم فیلم باشد، ایراد به کلیت فیلم است. موقعیت های فیلم پرداخت خوبی ندارند. شما نه حس ترس می کنید، نه حس همنوع دوستی و مهربانی و نه حتی محیطی که نشان داده می شود، چندان شما را با وضعیتی اسفناک روبرو می سازد. با نشان دادن مصنوعی (که از بس نشان داده شده، تکراری هم شده اند) برخی صحنه های نامناسب از وضعیت زندگی و فقر مردمان و ظلمی که به آن ها می رود، نمی توان انتظار داشت مخاطب همذات پنداری کند. یکی از نکات جالب برای من، استفاده بیشتر از نماهای بسته بود تا نماهای باز که مدام هم عوض می شدند و تمرکز چندانی روی یک نما نبود. گویا کاگردان قصد نداشته بیشتر از چندلحظه در هر سکانس تامل کند. چرا نمی دانم. صحنه های عاشقانه، احساسی، ترس و ... اصلا کامل نیستند و کارگردان خیلی راحت از آن ها رد می شود. مثلا در قضیه رابطه رن و مامور آلمانی، هنوز مطرح نشده جمع می شود. یا صحنه هایی که کارگردان سعی در ایجاد نعلیق داشت که موفق نبود. گاهی منطق روایی هم برای من جای سوال داشت. مثل عدم شک های بی مورد. اما شخصیت های فیلم. شخصیت هایی که برای من کاملا قابل درک نبودند، چه شخصیت اصلی و چه دیگران. مخصوصا مامور آلمانی که تکلیفش با خودش مشخص نبود که بالاخره تا چه حد عاشق حیوانات است، تا چه حد یک مامورآلمانی است، تا چه حد قسی القلب است و تا چه حد انسان. بازی بازیگران هم به جز چندین صحنه خوب نیست.
و اما درباره موضوع فیلم: نمی دانم هنوز چند فیلم دیگر می خواهند بسازند درباره یهود و هولوکاست و ... حتی اگر براساس داستان واقعی باشد. ضمن اینکه نتیجه ای که از این تبلیغات بسیار عظیم می طلبند چیست، بسیار قابل تامل است. حیفِ نیکی کارو که در اولین فیلمش از عقاید بومی استفاده کرد و فیلم خوبی ساخت، حالا اسیر دنیای تبلیغاتی هالیوود شده.
دوستان توچه داشته باشند، این حرف ها به هیچ وجه به معنی نفی ظلم بر یهودیان و یا زیر سوال بردن ارزش بسیار بالای رفتار چنین انسان های شریفی که در بحبوحه جنگ به زندگی فکر می کنند، نیست؛ اما نوع برخورد هالیوود با این مسئله و عقاید مخالف (مثل مل گیبسون دوست داشتنی) و استفاده یهودیان (مخصوصا اسرائیل) از این تبلیغات جدا مهم است.
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
به قول دکتر قهرمان جنگ جهانی دوم قهرمان بودن به اون نیست که چند نفر کشتی به اون که چند نفر تونستی نجات بدی
خیلی منتظر این فیلم بودم، به راستی کهانسان واقعی کسی هست که در اون آشفتگی به فکر حیوانات بی زبان وبی گناهو همچنین انسانهای ناتوان بوده...اگه بهشتی وجود داره این گونه انسانها از مستحق ترین واردشدگان به آنند..
منم دوتا خرگوش نجات دادم آوردمشون خونه تو حیاط الان ۱۹ تا اضافه شدن اینقدر هم با مزه و دستی شدن که دلم نمیاد بفروشمشون واسه خودشون تو باغچه رو کندن لونه درست کردن منم دورشون رو فنس و توری کشیدم تا گربه نتونه بگیرتشون
جسیکا چستین تو زندگی واقعیش هم حامی حقوق حیوانات هست که کاره فوق العاده پسندیده ایه... انسان بزرگترین دشمن حیوانات کره زمین هست و مشکلات بزرگی در اکوسیستم و زیستگاه و غذا و در کل چرخه زندگی طبیعی اون ها به وجود آورده... گونه های مختلفی منقرض شدند یا در خطر انقراض هستند که تو کشور ما هم این اتفاق داره میفته و نسل یکی از زیباترین مخلوقات یعنی یوز ایرانی در وضعیت شدیدا هشدار دهنده ای هست.
فیلم داستان زندگی واقعی زوجی لهستانی به نام های آنتونیا و یان ژابینسکی هست که در جریان جنگ جهانی دوم، دست به یه کار عمیق انسانی زدند و علاوه بر مردم، تلاش کردند تا جان حیوانات بی گناه باغ وحش ورشو رو هم نجات بدن که تو اون وضعیت فقط آدم های بزرگ و مستثنا از سایرین میتونن همچین تفکری داشته باشن.
فیلم خوبی به لحاظ موضوع هست و توصیه میشه که تماشا کنیدش...
موسیقی متن عالی
فیلم شعاری و کذب محض
خود پیشوا از حامیان حیوانات بود اونم در زمانی که هیچ کدوم از کشورای اروپایی به حیوانات اهمیت نمیدادند
در مورد فیلم هم که اصلا بر خلاف اسمش در مورد حیوانات نیس اصلا فقط داره مظلوم نمایی یهودی ها رو نشون میده
چقدر قشر مظلومین واقعا.....
اصلا دوست نداشتم فیلمشو
هایل هیتلر 卐
kash kami ham az janghaye maroofe dige film besazan mesle jange korea ya hata jange jahaniye aval ya jange khalife farse avayele dahe ۹۰ miladialan ke badtar az nazi ha ham dar donya hast dige nakh nama shodan
زن نگهبان باغ وحش
نیکی کارو را جزء کارگردانانی می دانستم که آثارش گرچه شاهکار نیستند، اما ارزش دیدن دارند. این سومین فیلمی بود که از نیکی کارو دیدم، بعد از فیلم حال خوب کن McFarland USA و فیلم انصافا خوب Whale Rider (که اولین فیلم بلند سینمایی کارو است) و انتظار داشتم با اثر خوب دیگری مواجه شوم.
راستش فیلم اصلا به دلم ننشست و انتظارم برآورده نشد. به نظرم فیلمنامه فیلم ایرادات اساسی دارد و بعد از آن همه کارگردانی خانم کارو در کل فیلم چندان قابل قبول نیست.
نکته اول اینکه چرا زن نگهبان باغ وحش و چرا نگهبان باغ وحش نه؟ واقعا برایم جای سوال بود. آیا با تمرکز دوربین روی شخصیت زن، او می شود شخصیت کلیدی؟ فکر نمی کنم. در ایده و حتی اجرای زنده نگه داشتن آدم ها شوهرش بیشتر دخیل بود تا او. تنها چیزی که شخصیت زن در آن تنها بود، رابطه اش با آن مامور آلمانی بود که آن هم سطحی پرداخت شده بود. مسئله ای که گفتم، بیشتر از آنکه صرفا ایراد به اسم فیلم باشد، ایراد به کلیت فیلم است. موقعیت های فیلم پرداخت خوبی ندارند. شما نه حس ترس می کنید، نه حس همنوع دوستی و مهربانی و نه حتی محیطی که نشان داده می شود، چندان شما را با وضعیتی اسفناک روبرو می سازد. با نشان دادن مصنوعی (که از بس نشان داده شده، تکراری هم شده اند) برخی صحنه های نامناسب از وضعیت زندگی و فقر مردمان و ظلمی که به آن ها می رود، نمی توان انتظار داشت مخاطب همذات پنداری کند. یکی از نکات جالب برای من، استفاده بیشتر از نماهای بسته بود تا نماهای باز که مدام هم عوض می شدند و تمرکز چندانی روی یک نما نبود. گویا کاگردان قصد نداشته بیشتر از چندلحظه در هر سکانس تامل کند. چرا نمی دانم. صحنه های عاشقانه، احساسی، ترس و ... اصلا کامل نیستند و کارگردان خیلی راحت از آن ها رد می شود. مثلا در قضیه رابطه رن و مامور آلمانی، هنوز مطرح نشده جمع می شود. یا صحنه هایی که کارگردان سعی در ایجاد نعلیق داشت که موفق نبود.
گاهی منطق روایی هم برای من جای سوال داشت. مثل عدم شک های بی مورد.
اما شخصیت های فیلم. شخصیت هایی که برای من کاملا قابل درک نبودند، چه شخصیت اصلی و چه دیگران. مخصوصا مامور آلمانی که تکلیفش با خودش مشخص نبود که بالاخره تا چه حد عاشق حیوانات است، تا چه حد یک مامورآلمانی است، تا چه حد قسی القلب است و تا چه حد انسان.
بازی بازیگران هم به جز چندین صحنه خوب نیست.
و اما درباره موضوع فیلم: نمی دانم هنوز چند فیلم دیگر می خواهند بسازند درباره یهود و هولوکاست و ... حتی اگر براساس داستان واقعی باشد. ضمن اینکه نتیجه ای که از این تبلیغات بسیار عظیم می طلبند چیست، بسیار قابل تامل است. حیفِ نیکی کارو که در اولین فیلمش از عقاید بومی استفاده کرد و فیلم خوبی ساخت، حالا اسیر دنیای تبلیغاتی هالیوود شده.
دوستان توچه داشته باشند، این حرف ها به هیچ وجه به معنی نفی ظلم بر یهودیان و یا زیر سوال بردن ارزش بسیار بالای رفتار چنین انسان های شریفی که در بحبوحه جنگ به زندگی فکر می کنند، نیست؛ اما نوع برخورد هالیوود با این مسئله و عقاید مخالف (مثل مل گیبسون دوست داشتنی) و استفاده یهودیان (مخصوصا اسرائیل) از این تبلیغات جدا مهم است.