دختری که در یک یتیم خانه زندگی می کند به وسیله خانواده ای به فرزندی قبول می شود. او پس از ۳۰ سال زندگی بعد از ازدواج و داشتن یک فرزند همراه با شوهرش به همان یتیم خانه که قبلا آنجا بوده است بر می گردد تا آن را بازسازی و به یتیم ها کمک کند. ولی بعد از بازگشت و زندگی در آنجا می تواند روح همبازیهای قدیمی اش را ببیند و با آنها ارتباط برقرار کند. پسرش سیمون هم همینطور همبازی هایی خیالی را برای خود پیدا می کند. سیمون بعد از مدتی گم می شود و پدر و مادرش به دنبال او همه جا را می گردند. حالا باید ببینیم که آیاسیمون توسط روح ها کشته شده است یا نه؟ و …
دختری که در یک یتیم خانه زندگی می کند به وسیله خانواده ای به فرزندی قبول می شود. او پس از ۳۰ سال زندگی بعد از ازدواج و داشتن یک فرزند همراه با شوهرش به همان یتیم خانه که قبلا آنجا بوده است بر می گردد تا آن را بازسازی و به یتیم ها کمک کند. ولی بعد از بازگشت و زندگی در آنجا می تواند روح همبازیهای قدیمی اش را ببیند و با آنها ارتباط برقرار کند. پسرش سیمون هم همینطور همبازی هایی خیالی را برای خود پیدا می کند. سیمون بعد از مدتی گم می شود و پدر و مادرش به دنبال او همه جا را می گردند. حالا باید ببینیم که آیاسیمون توسط روح ها کشته شده است یا نه؟ و …
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
داستان در مورد زنیه که تصمیم می‌گیره بجای اینکه بترسه، باور کنه!‌ و انس بگیره! پس قطعا نباید دنبال ترس تو این فیلم گشت، و همین مقدار ترس کمی که توی فیلم کاملا درست جا گرفته کافیه! این فیلم ترسناک نیست، و همونطور که تو ژانرش نوشته یک درام معمایی و هیجان‌انگیز خوبه! خیلی خوب...
فیلم بسیار تاثیر گذاره و بجای این که مثل بعضی از فیلم‌های ترسناک مسخره، تماشاگر رو هی دچار ترس‌های لحظه‌ای کنه، یک دلهره تو دلش میندازه و بعد مجبورش می‌کنه که مثل زن داستان این دلهره‌ رو باور کنه و باهاش کنار بیاد!
صحنه‌ها و داستان معمایی خیلی خوبی داره که هردو هم‌دیگه رو تکمیل می‌کنن... و درنهایت به پایانی فوق‌العاده می‌رسند... پایانی غیرقابل تصور...
مترجم عزیز is that right رو سمت راست ترجمه کردن!!! بلد نیستی نکن آقا!!!
برای سرگرمی جالب بود ولی فوق العاده نبود.... خیلی مصنوعی بود. در کل چیزی نیست که پیشنهاد کنم حتما ببینید. به جاش فیلم the others رو باید دید که عااااااااااااالیییه. سبکشون یه شباهتایی داره ولی اون کجا و این کجا
یتیم خانه,فیلمی به کارگردانی آنتونیو بایونا کارگردانی که قبلتر با کلیپ های موزیکش نزد مردم اسپانیا شناخته شده بود. او به همراه گیلرمو دل تورو تهیه کننده ایی که خود دستی بر اتش دارد و جزو کارگردانان به نام اسپانیا است محصولی خوف اور را به مخاطبانشان نمایش میدهند.داستان فیلم در مورد زنی به نام روی لورا (بلن ریودا)تمرکز یافته,زنی که به همراه شوهر دکترش یتیم خانه ایی که لورا قبلتر در ان به فرزند خواندگی گرفته شده بود را میخرد تا او هم بتواند بعد از گذشت ۳۰ سال خدمتی که قبلتر به ان شد را جبران نماید و تعدادی کودک را در یتیم خانه اش تیمار کند.او در کنار تنها فرزندش که انرا هم به فرزند خواندگی گرفته زندگی میکند,پسر ۸ یا ۹ ساله,که عمر زیادی نخواهد کرد چرا چون بیماری ایدز وجودش را فراگرفته.پسرک رفتاری عجیب دارد,دوستانی خیالی دارد و بازی هایی را با انها انجام میدهد,او حتی با کمک این دوستان خیالیش متوجه میشود که فرزند این پدر و مادر نبوده و عمر زیادی را در این دنیا نخواهد داشت.بعد از مدتی پسرک ناپدید میشود,مادر طاقت دوری او را ندارد و در فکرش او را زنده میپندارد.شوهرش با روانپریشی و تغییر حالتهایی که به مرور در زنش ایجاد میشود,نگرانی شدیدی پیدا میکند.بنابراین برایش دکتری روانپزشک میگرد و....با اینحال تمام اینکار ها افاده نمیکند,پس تصمیم میگیرد که لورا باید خانه را ترک بگوید.اما لورا جگر گوشه اش را در این مکان جا گذاشته پس در اخر تنها تقاضایش را از شوهرش میکند,اینکه دو روز مهلت دهد تا پسرش را پیدا نماید,انهم تنها در خانه ایی که افسانه ایی مرموز از پسرکی در ان وجود دارد که ماسک بر سر خود دارد,فردی نفرین شده که تعدادی از هم سن و سالهای خودش را به مرگ کشانده.
الفرد هیچکاک حرفی جالب را زده است ترسی در انفجار وجود ندارد,بلکه, انتظار یک انفجار را داشتن , ترس را می افریند.این نکته کاملا در این فیلم هویداست,در زیرزمین یتیم خانه بمبی ساعتی وجود دارد و بیننده در انتظار منفجر شدن ان به سر میبرد.ترسی که در تمام فیلم کارگردان انرا حتی با حرکت یک چرخ و فلک هم نشانش میدهد.یتیم خانه برعکس کار قبلی دل تورو (هزار توی پن) که در وصف داستان های پری وار بود,در اینجا در وصف ارواح میباشد,اما یک نکته ی مشترک دارد و انهم اینست که قهرمانان داستانش در هر دو فیلم از دنیای مادی خود رها شده و به وهم خیال پناه میبرند.در یتیم خانه,دل تورو مرز بین وهم و خیال را در هم میشکند و بیننده اش را با پایانش گیج مینماید,پایانی حرفه ایی و ممتاز که زیبایی فیلم را دو چندان میکند.او به گونه ایی در این مرز حرکت میکند تا بیننده اش را به فکر فرو ببرد که ایا چیزی را که دیده واقعیت است یا خیال,از دید کلی است یا فقط از دید شخصیت زن داستان که قهرمانش هم میباشد.در این فیلم درست برعکس درخشش کوبریک شخصیت اصلیش در یک خانه پر از رمز و راز به مرز جنون میرسد,اما برعکس در اینجا هیچوقت به یک ضد قهرمان تبدیل نمیشود.او (منظور لورا است) در فیلم به مرور با اتفاقات عجیبی که پیرامونش رخ میدهد دچار فروپاشی فکری میشود درحالیکه در درون خودش فکر میکند عاقل است,اما نمیداند ان قرص هایی که میخورد بر روی حالتش و افکارش اثری شدید میگذارند.
در کنار فیلمنامه و بازی خوب بازیگران به هیچ وجه نمیشود از صداگذاری فیلم حرفی به میان نیاورد.در یتیم خانه حتی قدم ها هم ترسناک به نظر میاند,جاییکه لورا با ترس در زیر زمین خانه اش قدم میزند و تنها در ان تاریکی صدای پا شنیده میشود,صدای پایی که از طرف یک کودک است.....در کل دل تورو فیلمی را ساخته که در همان ابتدایش به پوست و گوشت بیننده اش رسوخ میکند و تا انتها وجودش را فرا میگرد,فیلمی که مرز های خیال و واقعیت را میشکند و بعدی دیگر را به شما نشان میدهد.
متوسط.
فیلم قشنگیه ترس رو با عشق تو زندگی نشون میده که چطور میتونی به خاطر عشقی که داری با ترست مقابله کنی..
دوستانی که می گن فیلم ترسناک نبود بهتره قبلش یک نگاه به ژانر فیلم بندازند این فیلم معمایی / درام / هیجان انگیز هست من که کلمه ترسناک ندیدم
این فیلم بدون استفاده از هیچکدام از ابزار معمولی ترسناک<مثل ناگهان ظاهر شدن یک روح یا به هم ریختن وسایل> ترس وهیجان رو به بیننده القا میکنه و ذهن اونو تا پایان فیلم به شدت درگیر میکنه