اندرسون را همیشه دوست داشتم کارگردانی که با سبک های غیر معمول و پست مدرنیستی خود نشان داد که یکی از پدیده ها در مقام کارگردانیست و سیر آغاز حرکتش از شب های عیاشی شروع شد و هر فیلم که می ساخت توقعات را بالا میبرد و مخاطبان خاص خود را بیشتر با خود همراه میکرد از فیلمبرداری های منحصر به فرد(به ویژه در فیلم مرشد) تا نوع شخصیت پردازی ها و به کار گرفتن بازیگران به نوه احسنت همه و همه نشان از نبوغ این فیلمساز برجسته دارد
29
Amir Movahed
۱۰ سال پیش
با این فیلم با جناب اندرسون آشنا شدم...کل کار به کنار و هزاران حرف..پایان بندی کار فوق العاده است . از بهترین های دهه نود که پایان بسیاری از هنرهای ناب بود .
23
opeth1h
۱۰ سال پیش
متن حاوی اسپویل سال ۱۹۷۷ و آغاز دهه ۸۰ نماد ورود آمریکا به عصر جدید.دوره ای که پورنوگرافی به عنوان یه صنعت دلار ساز خودشو مطرح میکنه و تبدیل آن از سینما (موردی که تو فیلم تاکسی درایور اسکورسیزی دیدیم.#۰۳۹;اکران پورن در سینما#۰۳۹;) به ویدئوی خانگی و ادی آدامز(مارک والبرگ) نماد جوونی که با توجه به شرایط خونوادگی وارد این صنعت می شه و تا حدی حریصه که همه چیزشو از دست میده مثل سرهنگ تهیه کننده که به خاطر حرص همخوابی با teenage ها سر از زندان در میاره و کوکائین ماده جادویی اون دوره که بریان دی پالما با فیلم scarface به جنبه های حرص بشر به این ماده پرداخته و خلا یه فیلم با موضوع آغاز صنعت پورن و تاثیرات اون رو جامعه آمریکا رو پل توماس اندرسون به خوبی با قالب ساختارشکنش پر کرد و یه فیلم خوب دهه نودی به کالکشن خوبهای دهه نود اضافه کرد.
21
ahmad.noori3
۹ سال پیش
نفس گیر!
با همان پلان-سکانس تعقیب‌کننده‌ی ابتدایی، می‌توان فهمید با فیلمی خوب روبه‌رو هستیم، چرا که در همان لحظه توماس اندرسون تمام شخصیت‌ها را روی دایره می‌ریزد و نه تنها معرفیشان می‌کند، بلکه با قدرت، بخشی از وجودشان را در ذهن ما می‌سازد. در طول فیلم (که گاهی تنه به سبک گانگستری اسکورسیزی می‌زند و گاه شبیه پست‌مدرنیست‌های تارانیتینو می‌شود، و در نهایت هم می‌تواند برای خود سبکی ممتاز، در فیلم‌برداری، تدوین، و صدالبته کارگردانی و نوع روایت تعریف کند) با مسائلی مواجه می‌شویم که غیر از دهه‌ی هفتاد آمریکا، مسئله‌ی روز هم هست... (مثل کوکائین در سال ۱۹۹۷) و فراتر از آن مسائلی که همیشه دست و پاگیر بشر بوده... (مثل حرص و طمع تمام نشدنی انسان و فسادی که هر روز بیشتر می‌شود و کمتر... نه!). در این فیلم، همان‌قدر که داستان شخصیت اصلی برای ما اهمیت دارد، داستانک‌های دیگر شخصیت‌ها هم مهم می‌شود! و اندرسون در پایان غیر قابل تصور فیلمش، ما را دوباره با پلان‌-سکانسی شبیه همان اولی، از نتیجه‌ی همه آگاه می‌کند.
بیان غم‌ناک، و نفس‌گیر موضوعی که شاید در دست افرادی دیگر بسیار جذاب هم به چشم بیاید، کار مشکلی است که توماس اندرسون از پس آن بر آمده و توانسته فیلمی خیلی خیلی خوب خلق کند!
9
Javad.M
۱۱ سال پیش
فیلم خوب و سرگرم کننده ای بود,البته بشخصه کارهای دیگر اندرسون رو نسبت به این کار بیشتر میپسندم
9
Arminbilefield
۱۱ سال پیش
کارایه پاول توماس اندرسون همشون محشرن
7
saeidneda778
۹ سال پیش
مغازه ایرانیه در فیلم در تایم ۲ ساعت و ۲ دقیقه و ۲۰ ثانیه
5
hanter_3000
۱۰ سال پیش
چه همه تعریف کردن!! به نظر منم حرف نداشتن البته در چرت بودن و حصله سر بردن:D
دیدگاه کاربران نمایش تمام دیدگاه ها
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
اندرسون را همیشه دوست داشتم کارگردانی که با سبک های غیر معمول و پست مدرنیستی خود نشان داد که یکی از پدیده ها در مقام کارگردانیست و سیر آغاز حرکتش از شب های عیاشی شروع شد و هر فیلم که می ساخت توقعات را بالا میبرد و مخاطبان خاص خود را بیشتر با خود همراه میکرد از فیلمبرداری های منحصر به فرد(به ویژه در فیلم مرشد) تا نوع شخصیت پردازی ها و به کار گرفتن بازیگران به نوه احسنت همه و همه نشان از نبوغ این فیلمساز برجسته دارد
با این فیلم با جناب اندرسون آشنا شدم...کل کار به کنار و هزاران حرف..پایان بندی کار فوق العاده است . از بهترین های دهه نود که پایان بسیاری از هنرهای ناب بود .
متن حاوی اسپویل
سال ۱۹۷۷ و آغاز دهه ۸۰ نماد ورود آمریکا به عصر جدید.دوره ای که پورنوگرافی به عنوان یه صنعت دلار ساز خودشو مطرح میکنه و تبدیل آن از سینما (موردی که تو فیلم تاکسی درایور اسکورسیزی دیدیم.#۰۳۹;اکران پورن در سینما#۰۳۹;) به ویدئوی خانگی و ادی آدامز(مارک والبرگ) نماد جوونی که با توجه به شرایط خونوادگی وارد این صنعت می شه و تا حدی حریصه که همه چیزشو از دست میده مثل سرهنگ تهیه کننده که به خاطر حرص همخوابی با teenage ها سر از زندان در میاره و کوکائین ماده جادویی اون دوره که بریان دی پالما با فیلم scarface به جنبه های حرص بشر به این ماده پرداخته و خلا یه فیلم با موضوع آغاز صنعت پورن و تاثیرات اون رو جامعه آمریکا رو پل توماس اندرسون به خوبی با قالب ساختارشکنش پر کرد و یه فیلم خوب دهه نودی به کالکشن خوبهای دهه نود اضافه کرد.
نفس گیر!
با همان پلان-سکانس تعقیب‌کننده‌ی ابتدایی، می‌توان فهمید با فیلمی خوب روبه‌رو هستیم، چرا که در همان لحظه توماس اندرسون تمام شخصیت‌ها را روی دایره می‌ریزد و نه تنها معرفیشان می‌کند، بلکه با قدرت، بخشی از وجودشان را در ذهن ما می‌سازد.
در طول فیلم (که گاهی تنه به سبک گانگستری اسکورسیزی می‌زند و گاه شبیه پست‌مدرنیست‌های تارانیتینو می‌شود، و در نهایت هم می‌تواند برای خود سبکی ممتاز، در فیلم‌برداری، تدوین، و صدالبته کارگردانی و نوع روایت تعریف کند) با مسائلی مواجه می‌شویم که غیر از دهه‌ی هفتاد آمریکا، مسئله‌ی روز هم هست... (مثل کوکائین در سال ۱۹۹۷) و فراتر از آن مسائلی که همیشه دست و پاگیر بشر بوده... (مثل حرص و طمع تمام نشدنی انسان و فسادی که هر روز بیشتر می‌شود و کمتر... نه!).
در این فیلم، همان‌قدر که داستان شخصیت اصلی برای ما اهمیت دارد، داستانک‌های دیگر شخصیت‌ها هم مهم می‌شود!
و اندرسون در پایان غیر قابل تصور فیلمش، ما را دوباره با پلان‌-سکانسی شبیه همان اولی، از نتیجه‌ی همه آگاه می‌کند.
بیان غم‌ناک، و نفس‌گیر موضوعی که شاید در دست افرادی دیگر بسیار جذاب هم به چشم بیاید، کار مشکلی است که توماس اندرسون از پس آن بر آمده و توانسته فیلمی خیلی خیلی خوب خلق کند!
فیلم خوب و سرگرم کننده ای بود,البته بشخصه کارهای دیگر اندرسون رو نسبت به این کار بیشتر میپسندم
کارایه پاول توماس اندرسون همشون محشرن
مغازه ایرانیه در فیلم در تایم ۲ ساعت و ۲ دقیقه و ۲۰ ثانیه
چه همه تعریف کردن!!
به نظر منم حرف نداشتن البته در چرت بودن و حصله سر بردن:D