کیت که در منطقهی دنج و خوشمنظرهی اکو ولی زندگی میکند، علاوه بر نگهداری و آموزش اسبها، با یک غم بزرگ شخصی هم دست و پنجه نرم میکند. یک روز، دخترش، کلر، سراسیمه، لرزان و در حالی که لباسهایش آغشته به خون غریبهای است، ناگهان مقابل خانهی او ظاهر میشود.
زنی که مشکلات زیادی داشته و تبدیل به انسانی گوشه گیر شده است از طرفی از سمت خانواده زورگویش مورد سوء استفاده قرار می گیرد و از طرفی دیگر وارد رابطه با شخصی می شود که مظنون به انجام قتلهایی بی رحمانه است.