"بابی دیرفیلد" (آل پاچینو)، راننده آمریکایی و مشهور اتومبیل های مسابقه ای، عاشق "لیلیان مورلی" اسرارآمیز که مبتلا به بیماری خطرناکیست می شود...
«جوترنر» (ردفورد) که براي يک بخش مخفي سيا در نيويورک کار مي کند، براي افشاي احتمالي اطلاعات، ادبيات تريلر و جاسوسي را بررسي مي کند. روزي «ترنر» در بازگشت به محل کارش مي بيند که همه ي هم کارانش به طرز وحشيانه اي به قتل رسيده اند...
"هری کیلمر" پس از چند سال دوری به ژاپن باز می گردد تا دختر ربوده شده دوستش "جورج" را نجات دهد.اما او در نهایت با "یاکوزا" مافیای بدنام ژاپن روبرو می شود و...
دو انسان نا امید و افسرده، رابطه عاشقانه‌ی زیبایی با هم برقرار می کنند. اما باورهای سیاسی و اعتقاداتشان آنها را از هم جدا می کند...
«جرميا جانسن» (ردفورد)، مردي جوان و تک رو که از شهرنشيني به تنگ آمده، در سال ۱۸۳۰ به کوهستان راکي مي رود. در آن جا يک شکارچي (گيراش) او را مي بيند و زير پر و بالش را مي گيرد. «جرميا» روش زندگي در طبيعت وحشي را از شکارچي مي آموزد و آرام آرام متکي به خود بار مي آيد...
"گلوریا" زنی جوان است که در دوران رکود اقتصادی زندگی می کند.او در زندگی اش احساس ناامیدی کرده و در گذشته چندین بار مورد خیانت قرار گرفته.پس از اقدام به خودکشی،او متوجه یک مجله سینمایی شده و راهی هالیوود می شود تا تبدیل به یک بازیگر شود."رابرت" شهروند هالیوود است که تلاش می کند تبدیل به یک کارگردان شود.آنها با یکدیگر برخورد کرده و...
"ندی مریل" بیشتر تابستان را از خانه دور بوده است. او در استخر یکی از دوستانش پیدایش می شود. در حالیکه آنها با هم صحبت می کنند شخصی متوجه می شود که استخرها تمام دره را در برگرفته اند، پس تصمیم می گیرد در همه استخرها شنا کرده و دره را طی کند. با توقف او در هر استخر داستان زندگی اش بازگو می شود...
"جو" شکارچی که مجبور می شود پوستهای گرانبهای خود را با یک برده معامله کرده،تصمیم می گیرد پوستهای خود را از سرخپوستان پس بگیرد و...
"اوون لیگیت" یکی از مقامات راه آهن به شهری در میسیسیپی می رود تا بخشی از خطوط راه آهن آن را تعطیل کند.او ناگهان عشق را در جذابترین زن شهر "آلوا استار" پیدا می کند.آنها تلاش می کنند از دست مادر "آلوا" و انتقام مردم شهر فرار کنند...