
«تئو کانروی» با بازی بیکن یک مرد میانسال موفق است که ازدواجش با یک بازیگر بسیار جوانتر از خود به نام سوزانا با بازی سایفرید، به واسطهی پنهانکاریهای همسر، تعصب خودش، و لکههای تاریک گذشتهاش، به کلی از هم میپاشد. تئو و سوزانا به همراه دختر شش سالهشان «الا»، برای احیای این رابطه و گذران تعطیلات به خانهای مدرن و زیبا در مناطق ییلاقی ولز میروند.

دکتری بنام پینکوس (جروایس)، دچار مرگ مغزی می شود اما بطورمعجزه آسایی پس از ۷ دقیقه دوباره به زندگی باز می گردد. او می فهمد که پس از این اتفاق دارای توانایی رنج آوری شده است و آن دیدن ارواح است. و از آن بدتر اینکه این اواح از او تقاضا هایی هم دارند، مخصوصا فرانک هیلاری (کیلیر) که از او می خواهد از ازدواج همسر بیوه اش با نامزد جدیدش جلوگیری کند...

مورت رینی نویسنده داستانهای جنائی پر فروش و عامه پسند است . او از هنگامیکه ایمی ، همسرش به او خیانت کرده و با مرد دیگری ارتباط برقرار کرده بهمراه سگش عازم کلبه ای دور افتاده در جنگل شده است . او امیدوار است تا با سرگرم کردن خود از طریق نوشتن یک ناول جنایی تازه ، از فکر خیانت همسر سابقش رهایی یابد، اما...

شیکاگو. شبی در یک مهمانی، مردی از طبقه ی کارگر به نام «تام» به شوخی از خواهر زنش، «لیزا» می خواهد که او را هیپنوتیسم کند. «تام» خیلی زود برآشفته از خواب مصنوعی می پرد و از همان شب، و روزهای بعد، در خواب و بیداری، تصاویر تکه تکه و مبهمی که گه گاه جلوی چشمش جرقه می زنند، راحتش نمی گذارند…