
«جن کورنفلدت» زنی است که مرده ایده آلش، «اسپنسر» را پیدا می کند و بعد از آشنایی مختصر، آن دو با هم ازدواج می کنند. اما زندگی شاد آنها تا زمانی دوام می آورد که در تولد سی سالگی اسپنسر آنها می فهمند جایزهای چند میلیون دلاری برای سر او تعیین شده است. قاتلانی که قصد جان او را دارند، مدتهاست که این زوج را تعقیب می کنند و ممکن است هرکسی باشند: دوستان، همسایه ها و ….

ابی ریچتر (کاترین هیگل) تهیه کننده یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی در ساکرامنتو ، کالیفرنیا است. او به طور قطعی به عشق حقیقی اعتقاد دارد و از حامیان سرسخت کتاب هایی مثل مردان مریخی و زنان ونوسی است. او بعد از یک روز خسته کننده به خانه بر می گردد و یک شوی تلویزیونی با نام “حقیقت تلخ” با مجری گری مایک چادوی (جرارد باتلر) می بیند. برنامه ای که درباره روابط با بد بینی صحبت می کند. ابی به برنامه او تماس می گیرد و با او جر و بحث می کند بعد فردا او را در ایستگاه تلویزیونی می بیند و میفهمد که تهیه کننده برنامه اوست…

«بن کمپل» دانشجوی ۲۱ ساله و بسیار باهوش دانشگاه امآیتی است که نیازمند بورس برای انتقال به دانشکده پزشکی هاروارد است. هزینه این انتقال ۳۰۰٬۰۰۰ دلار است و بن میداند که از عهده تهیه چنین پولی بر نمیآید. تا اینکه روزی از طریق یکی از استادان ریاضی خود به باشگاه مخفیانهای دعوت میشود که در آن این استاد میکی روزا به همراه پنج دانشجوی دیگر مشغول تمرین برای افزایش مهارت خود در بازی ۲۱ از طریق محاسبه احتمال و تعقیب بازی انجام شده هستند...

چارلی کانتیلینی که زن جوان و خوش قیافه ای است تاکنون در برقراری روابط رمانتیک با مردان موفق نبوده اما یکروز در یک فروشگاه با مردی به اسم کوین آشنا می شود . چارلی احساس می کند که کوین همان مرد کامل و ایده آلی است که او را خوشبخت می کند . کوین هم از چارلی خوشش آمده و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند و بهمین خاطر چارلی را به خانه شان می برد تا با مادرش ویولا آشنا شود . اما ویولا از همان برخورد اول از چارلی خوشش نمی آید و معتقد است او لیاقت همسری پسرش را ندارد...

ال وودز با «وارنر هانتينگتن سوم نامزد شده است. اما وارنر از ترس اين که دوستان افاده اي و خانواده ي ثروتمندش، دختر پر شور و شوري مثل ال را نپذيرند، پيش از رفتن به دانشگاه هاروارد و فارغ التحصيلي در رشته ي حقوق، نامزدي اش را بر هم مي زند. ال نيز براي به دست آوردن دوباره ي مردش در همان دانشگاه بسيار سخت گير و مقرراتي ثبت نام مي کند... .