
این فیلم در شهر رمانتیک رم، داستان در هم پیچیده ی چند شخصیت متفاوت را به تصویر می کشد. کارگری که به تازگی تبدیل به یک شخص مشهور شده، یک معمار که به خیابانی که در آنجا دوران دانشجویی اش را می گذرانده باز گشته است، یک زوج جوان که در حال گذراندن ماه عسل شان هستند، و یک کارگردان اپرا که نا امیدانه به دنبال خواننده های با استعداد می گردد...

نيويورک، سال ۱۹۳۴. «آنجلو پرولونه» (استالون) به پدر در حال مرگش (داگلاس) قول مي دهد بزهکاري را کنار بگذارد و آبروي از دست رفته را به خانواده اش بازگرداند. اما تلاشش در اين زمينه، هم براي هم پالکي هايش و هم براي «وندتي» (رومانوس)، گنگستر گروه رقيب، يک معماست. پليس هم با تصوير جديدي که «آنجلو» مي خواهد از خود ارائه دهد، مجاب نشده...

در پي احتمال وقوع حمله ي نيروهاي سياره ي «مونگو» به زمين، «دکتر هانس زارکوف» فضاشناس (توپول) با تمهيدي «فلاش گوردون» (جونز) قهرمان فوتبال امريکايي و محبوبه اش، «ديل آردن» (آندرسن) را با خودهمراه مي سازد. آنان راهي مونگو مي شوند، که «امپراتور مينگ» ظالم (فون سيدو) بر آن حکم مي راند...